مَعَ إِيمانِهِمْ؛1
خدا به اين جهت به آنها سكينه و ثبات قلب داد كه بر ايمانشان افزوده شود».
روى اين جهات بايد گفت مقصود از «سكينه» همان آرامش خاطرى است كه معلول ايمان و پاكى روح و سبب افزايش ايمان است و در پرتو آن هيچگاه انسان خداى خود را فراموش نميكند و پيوسته تمام فعل و انفعال خود را به اراده و مشيّت او وابسته ميداند و هيچگاه منظور از «سكينه» ثبات خاطر مطلق و اعتماد به نفس، كه مؤمن و كافر در آن يكسانند، نيست.
روى اين بيان روشن ميشود مقصود از «مؤمنان» كه بر ايشان سكينه الهى نازل گرديده همان چند نفرى بودند كه تا آخرين لحظه با پيامبر در مقام دفاع بودند و ابدا فكر فرار در مغز آنان نبود و براثر داشتن نيّت پاك و ايمان خالص، شايسته چنين لطف الهى بودند، امّا گروهى كه بزرگترين معاصى الهى را مرتكب شده و پشت به دشمن كردند، هيچ گاه شايسته چنين توجّه الهى نيستند، بلكه بايد بعدا با كردار صالح و توبه خالصانه، خود را براى نزول چنين حالتى آماده كنند.
1. فتح(48) آيه 4.