ميدارد و خدا و پيامبر او را دوست دارند و او هرگز پشت به دشمن نميكند».1
مفاد اين جمله چيست؟ چرا پيامبر ميفرمايد: «لاُيولّى الدبر؛ پشت به دشمن نميكند»؟ اين جمله براى اين است كه پيشينيان، كه پرچم به دست گرفته بودند، همگى پا به فرار گذاردند و پشت به دشمن كردند. آيا با اين وضع صحيح است او را يك فرد شجاع و دلير بخوانيم؟
استاد تاريخ پس از شنيدن بيانات نگارنده، از وجود چنين تناقض سخت ناراحت شد وسخن را به جاى ديگر بردكه نقل آن مايه طولانى شدن سخن است.
ابن كثير شامى كه در قرن هشتم اسلامى ميزيسته است، در تفسير خود توجيه ديگرى را يادآور شده و ميگويد: رسم عرب در نقض پيمانهاى بسته، اين بود كه شخصِ خودِ متعهد و يا كسى كه از بستگان اوست، پيمان را لغو كند و چون على از بستگان پيامبر بود از اين جهت وى براى اين كار انتخاب شد.2
اين توجيه نيز با حقيقت وفق نميدهد؛ زيرا در ميان بستگان پيامبر شخصيتهايى مانند عباس عموى پيامبر وجود داشت كه پيوند خويشاوندى وى با پيامبر كمتر از على نبود، چرا انجام چنينكارى را برعهده او ننهاد؟
دقت در اين سخن پيامبر، ما را به سه مطلب رهبرى ميكند:
1. امام عليبن ابيطالب نزديكترين فرد به پيامبر است و بيانگر اين حقيقت، جمله «أو رجل منك» و جملههاى مشابه آن است كه محدّثان اسلامى نقل كردهاند.
1. نويسنده مصرى سخن پيامبررانقل به معناكرده، درحالى كه پيامبراين چنين فرمود: «كرّار غير فرّار». 2. تفسير ابن كثير.