در سرزمین تبوک نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
2. الغاى پيمان و نقض ميثاق و عهد، از امور سياسى و حكومتى است و چنين كارى از شؤون حاكم و رئيس دولت است و جز او هيچ كس نميتواند پيمان ببندد و يا پيمان را لغو كند.از اين جهت خداوند، على را قرين و همشأن پيامبر در امور سياسى و حكومتى ميشمارد و ميگويد: براى اين كار، جز تو اى پيامبر، كه رئيس على الاطلاق هستى و يا فردى كه از توست؛ كسى صلاحيت خواندن اين آيات را بر مشركان ندارد. اين مطلب تلويحا ميرساند كه كارهاى سياسى و امور مملكتى بايد بهوسيله اين دو نفر حل و فصل گردد و اگر روزى حاكم مسلّم اسلام از جهان رفت و خورشيد رسالت پس از مدتى، ناپديد شد مرجع و مسؤول چنين كارهاى خطيرى، شخص عليبن ابيطالب است و هرگز نبايد به غير او مراجعه كرد.ارجاع كارهاى حكومتى و سياسى از طرف حاكم به فرد ديگرى، عملاً تثبيت موقعيت و مقام اجتماعى اوست كه اگر روزى رئيس از ميان رفت، مسؤول اينگونه كارها همان فردى است كه در حال حيات حاكم، اينگونه امور سياسى را حل و فصل مينمود.3. شخصى كه شايستگى ابلاغ چند آيه از آيات يك سوره را ندارد، هرگز شايستگى ندارد مجموع نواميس اسلامى، از كتاب و سنّت، قضا و دادرسى، تبليغ و توسعه اسلام را به او بسپارند و زمام امور مسلمانان را به دست بگيرد و مرجع كارهاى دنيوى و اخروى مسلمانان باشد.اكنون تفسير مجموع آياتى كه در اين مورد نازل شده است و تعداد اين آيات از شانزده آيه تجاوز نميكند و تفسير مشروح آيات در چند فصل بيان ميشود.