جلوه تاریخ در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید

محمود مهدوی دامغانی

جلد 3 -صفحه : 422/ 59
نمايش فراداده

«اشهد ان محمدا رسول الله». بنابراين اى بى پدر پس از اين ديگر چه كارى باقى و كدام كار نيك جاودانه مى‏ماند نه به خدا سوگند نيست مگر مدفون شدن.

اما كارهاى معاويه كه با عدالت ظاهرى منافات دارد از قبيل جامه ابريشم پوشيدن و در ظروف زرين و سيمين آب خوردن او چنان بود كه ابو الدرداء آن را منكر شمرد و او را از آن كار منع كرد و گفت: من از رسول خدا (صلّى الله عليه وآله وسلّم) شنيدم مى‏فرمود: «همانا كسى كه در ظرفهاى زرين و سيمين آب بياشامد در درون خود آتش دوزخ فرو- مى‏ريزد».

معاويه گفت: اما من اشكالى در اين كار نمى‏بينم. ابو الدرداء گفت: اى واى چه كسى عذر مرا در مورد معاويه نمى‏پذيرد كه من از قول پيامبر او را خبر مى‏دهم و او از رأى خود به من خبر مى‏دهد ديگر هرگز با تو در يك سرزمين زندگى و سكونت نمى‏كنم.

محدثان و فقيهان، اين خبر را در كتابهاى خود در مورد احتجاج بر اينكه خبر واحد در شرع، ملاك عمل قرار مى‏گيرد آورده‏اند. اين خبر نه تنها عدالت معاويه را خدشه‏دار مى‏كند كه عقيده او را هم مخدوش مى‏سازد، زيرا هر كس در مقابل خبرى كه از پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) روايت مى‏شود بگويد: من در آنچه رسول خدا حرام كرده است اشكالى نمى‏بينم. داراى عقيده صحيح نيست.

همچنين از حالات ديگر او هم اين موضوع فهميده مى‏شود زيرا غنايم و اموال همگانى را براى خود مخصوص گردانيد و كسانى را كه حدى بر ايشان نبود حد زد و از كسانى كه اقامه حد بر آنها واجب بود آن را برداشت و در مورد كارهاى مردم و دين خدا به رأى و عقيده خود حكم كرد، و زياد را به خود ملحق ساخت و حال آنكه او اين سخن رسول خدا (صلّى الله عليه وآله وسلّم) را مى‏دانست: «كه فرزند از آن بستر است و زناكار را