جلوه تاریخ در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید

محمود مهدوی دامغانی

جلد 7 -صفحه : 407/ 254
نمايش فراداده

اداى حق خداوند زبان خود را در مورد پند دادن به تو مى‏گشايم و چيزى مى‏گويم كه زبانها از گفتن آن فرو مانده است. همانا گروهى تو را زير چتر حمايت خود گرفته‏اند كه براى خويشتن هم بدى را برگزيده‏اند، بدين معنى كه دين خود را به دنياى خود فروخته‏اند، آنان با آخرت در ستيزند و با دنيا در آشتى. تو در مورد آنچه خدايت در آن امين دانسته است از ايشان در امان مباش، آنان امانت را نابود مى‏كنند و كار دين و امت را به تباهى مى‏كشند. تو نسبت به آنچه ايشان انجام مى‏دهند مسئولى و ايشان از آنچه تو مى‏كنى باز پرسيده نمى‏شوند. دنياى ايشان را با تباهى آخرت خويش آباد مكن كه مغبون‏تر مردم كسى است كه آخرت خود را به دنياى ديگران بفروشد. سليمان گفت: اى اعرابى تو شتابان زبان خود را كه برنده‏تر از شمشير توست بر ما كشيدى. گفت: آرى چنان كردم ولى به سود تو نه به زيان تو.

حكمت (31)

فاعل الخير خير منه، و فاعل الشر شر منه. «انجام دهنده كار خير از خود خير بهتر است و انجام دهنده كار شر از خود شر بدتر است.» ابن ابى الحديد در شرح اين سخن چنين مى‏گويد: من اين سخن و معنى آن را به نظم سروده‏ام و ضمن اشعارى چنين گفته‏ام: «بهترين كالاها براى انسان مكرمت است كه هر گاه ديگر كالاهايش از ميان برود، آن رشد و نمو مى‏كند، خير پسنديده است و بهتر از آن انجام دهنده آن است و شر ناپسند است و بدتر از آن انجام دهنده آن است.» اگر بگويى چگونه ممكن است انجام دهنده خير از خير بهتر و انجام دهنده شر از شر بدتر باشد و حال آنكه انجام دهنده خير به سبب خير پسنديده و انجام دهنده شر به سبب شر نكوهيده است و با اين ترتيب خود خير و شر سبب ستايش و نكوهش است پس چگونه ممكن است انجام دهنده خير از خير بهتر و انجام دهنده شر از شر بدتر باشد مى‏گويم خير و شر به خودى خود دو چيز زنده نيستند بلكه عبارت از انجام دادن‏