لغات و اصطلاحات، بحث زير را آورده است.
مردم در باره اينكه اين نامه براى چه كسى نوشته شده است، اختلاف كردهاند، بيشتر ايشان گفتهاند آن شخص عبد الله بن عباس كه خدايش بيامرزد، بوده است و در اين مورد به برخى از الفاظ نامه استناد كردهاند، نظير اين عبارت «و از هر كس به خويشتن نزديكتر ساختم و ميان افراد خاندانم هيچ كس از تو بيشتر مورد اعتماد نبود.»، و اين گفتار على (عليه السلام) كه «و چون ديدى روزگار پسر عمويت را بيازرد.»، و اينكه براى بار دوم گفته است «با پسر عمويت ستيز كردى و باژگونه شدى.»، و براى بار سوم فرموده است «با پسر عمويت يارى نكردى.»، و اين سخن «كه جز تو را پدر مباد»، و اين سخنى است كه جز براى او از سوى على (عليه السلام) گفته نمىشود و براى ديگران مىفرموده است تو را پدر مباد. و اين سخن كه «اى كسى كه در نظر ما از خردمندان شمرده مىشد.»، و اين سخن كه «اگر حسن و حسين چنين مىكردند.»، همه دليل بر آن است كه اين نامه براى كسى نوشته شده است كه در نظر على (عليه السلام) همچون حسن و حسين (عليهما السلام) بوده است. كسانى كه اين عقيده را دارند، روايت مىكنند كه عبد الله بن عباس در پاسخ اين نامه نامهاى براى على (عليه السلام) نوشته كه چنين بوده است: اما بعد، نامهات به من رسيد كه آنچه را از بيت المال بصره برداشتهام بر من گناهى بزرگ شمرده بودى و حال آنكه به جان خودم سوگند كه حق من در بيت المال بيشتر از چيزى است كه برداشتهام، و السّلام.
گويند على (عليه السلام) در پاسخ او نوشت: اما بعد، اين از شگفتيهاست كه نفس تو كار را چنان در نظرت بيارايد كه تصور كنى براى تو در بيت المال حقى بيشتر از حق يك مرد از مسلمانان وجود دارد.
بنابر اين اگر باطل تو را اين چنين اميدوار سازد و مدعى چيزى شوى كه هرگز از گناه رهايت نمىكند و حرام را براى تو حلال قرار مىدهد، به راستى هدايت شده كاميابى خواهى بود اينك به من خبر رسيده است كه مكه را وطن خود ساخته و در آن رحل اقامت انداختهاى، كنيزكان كم سن و سال مكه و مدينه و طائف را مىخرى خود با چشم خويش آنان را بر مىگزينى و مال ديگرى را به بهاى آنان مىپردازى. خدايت هدايت كناد، به سعادت خود برگرد و به سوى پروردگار