جلوه تاریخ در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید

محمود مهدوی دامغانی

جلد 7 -صفحه : 407/ 67
نمايش فراداده

لغات و اصطلاحات، بحث زير را آورده است.

اختلاف نظر در اينكه اين نامه براى چه كسى نوشته شده است

مردم در باره اينكه اين نامه براى چه كسى نوشته شده است، اختلاف كرده‏اند، بيشتر ايشان گفته‏اند آن شخص عبد الله بن عباس كه خدايش بيامرزد، بوده است و در اين مورد به برخى از الفاظ نامه استناد كرده‏اند، نظير اين عبارت «و از هر كس به خويشتن نزديكتر ساختم و ميان افراد خاندانم هيچ كس از تو بيشتر مورد اعتماد نبود.»، و اين گفتار على (عليه السلام) كه «و چون ديدى روزگار پسر عمويت را بيازرد.»، و اينكه براى بار دوم گفته است «با پسر عمويت ستيز كردى و باژگونه شدى.»، و براى بار سوم فرموده است «با پسر عمويت يارى نكردى.»، و اين سخن «كه جز تو را پدر مباد»، و اين سخنى است كه جز براى او از سوى على (عليه السلام) گفته نمى‏شود و براى ديگران مى‏فرموده است تو را پدر مباد. و اين سخن كه «اى كسى كه در نظر ما از خردمندان شمرده مى‏شد.»، و اين سخن كه «اگر حسن و حسين چنين مى‏كردند.»، همه دليل بر آن است كه اين نامه براى كسى نوشته شده است كه در نظر على (عليه السلام) همچون حسن و حسين (عليهما السلام) بوده است. كسانى كه اين عقيده را دارند، روايت مى‏كنند كه عبد الله بن عباس در پاسخ اين نامه نامه‏اى براى على (عليه السلام) نوشته كه چنين بوده است: اما بعد، نامه‏ات به من رسيد كه آنچه را از بيت المال بصره برداشته‏ام بر من گناهى بزرگ شمرده بودى و حال آنكه به جان خودم سوگند كه حق من در بيت المال بيشتر از چيزى است كه برداشته‏ام، و السّلام.

گويند على (عليه السلام) در پاسخ او نوشت: اما بعد، اين از شگفتيهاست كه نفس تو كار را چنان در نظرت بيارايد كه تصور كنى براى تو در بيت المال حقى بيشتر از حق يك مرد از مسلمانان وجود دارد.

بنابر اين اگر باطل تو را اين چنين اميدوار سازد و مدعى چيزى شوى كه هرگز از گناه رهايت نمى‏كند و حرام را براى تو حلال قرار مى‏دهد، به راستى هدايت شده كاميابى خواهى بود اينك به من خبر رسيده است كه مكه را وطن خود ساخته و در آن رحل اقامت انداخته‏اى، كنيزكان كم سن و سال مكه و مدينه و طائف را مى‏خرى خود با چشم خويش آنان را بر مى‏گزينى و مال ديگرى را به بهاى آنان مى‏پردازى. خدايت هدايت كناد، به سعادت خود برگرد و به سوى پروردگار