صفحهى 185
قرار مىدهد از عدد خودشان يا عدد روايات، مهما أمكن در اين مورد تميز قرار دهد. و هم چنين اگر خونها به يك لون باشد صاحب تميز نيست چه همه به صفت حيض باشد يا به صفت استحاضه. و هر گاه صاحب تميز نباشد چه از جهت فقد شرطين يا از جهت تشابه در لون، پس رجوع مىكند به عادت خويشان خود چه عادت ايشان وقتيه عدديه باشد يا عدديه تنها. و اما وقتيهى تنها پس اعتبارى به آن نيست اگر چه مراعات آن با امكان بهتر است. و شرط است در رجوع به ايشان اين كه همه متفق باشند در عادت يا غالب ايشان متفق باشند به نحوى كه مخالف نادر كالمعدوم باشد. و بعضى اعتبار كردهاند علاوه، اتحاد بلد را، يعنى بلدان زن با خويشان يكى باشد. و اقوى عدم اعتبار آن است. و هر گاه خويش، نداشته باشند يا مختلف باشند يا نتواند علم به عادت ايشان حاصل كند مخير است ما بين اين كه سه روز قرار دهد يا شش روز يا هفت روز، در هر ماهى ما دام كه مستمرة الدم است بدون فرق ما بين ماهها. حتى در ماه اول اگر بداند از اول امر اين كه خون او تجاوز مىكند باز مخير است ما بين مذكورات. و اولى اين است كه در اختيار مذكورات ملاحظه حال خود كند از قوّت و ضعف مزاج پس با ضعف آن، اختيار سه روز كند و با قوّت آن اختيار شش يا هفت بلكه بعيد نيست جواز عمل او به مظنّه به ملاحظهى ضعف و قوّت مزاج مطلقاً، از سه روز تا ده روز. پس هر قدر مظنون او است از عدد آن را بگيرد. و اما رابع كه متحيره و ناسيه باشد يعنى كسى كه عادت او از دست رفته باشد يا از جهت كثرت اختلاف دم بر وجهى كه ديگر او را ذات العاده نگويند يا از جهت نسيان، به اين كه عادت را فراموش كرده باشد بر وجهى كه نه وقت آن را بداند و نه عدد آن را پس رجوع مىكند به تميز و با عدم آن مخير است به نحو مذكور در مبتدئه و مضطربه. و احوط از براى او اختيار هفت روز است در هر ماهى.
مراد به ماه از ابتداى رؤيت خون است تا سى روز هر چند در اواسط ماه يا اواخر ماه باشد.
احوط اين است كه عدد مختار را در اول رؤيت، دم قرار دهد مگر اين كه مرجحى از براى غير آن باشد.
معتبر است موافقت در وقت تحيض، ما بين ماهها.