غایة القصوی فی ترجمة العروة الوثقی

عباس قمی؛ مصحح: علی رضا أسداللهی فرد

جلد 1 -صفحه : 443/ 235
نمايش فراداده

‌صفحه‌ى 236

شريف است، دو طريق از طرق آن روايت معتبره، نقل شده هر كه خواهد به آنجا رجوع نمايد. و هر گاه بر نگين انگشتر عقيق شهادتين بنويسد و اسماء ائمه (عليهم السلام) و اقرار به امامت ايشان نيز خوب است، بلكه هر چه اميد نفع در آن باشد بدون قصد ورود خوب است. و اگر كتابت ادعيه مذكوره را به تربت جناب سيد الشهداء (عليه السلام) بكنند يا قدرى تربت، جزء مركب كنند اولى است. و اگر نباشد به تربتهاى محترمه‏ى ديگر. و اگر به آب بنويسند هم خوب است. و اگر به انگشت بنويسند بدون چيزى هم، خوب است.

دوازدهم‏

آن كه شخص كفن خود را مهيّا كند پيش از مردن خود و هم چنين سدر و كافور. و در حديث است كه هر كه كفن خود را مهيّا كرده باشد از غافلين او را ننويسند و هر زمانى كه به آن نظر نمايد از براى او حسنه بنويسند.

سيزدهم‏

اين كه ميت را در وقت كفن كردن رو به قبله بخوابانند مثل حال احتضار يا به نحو حال نماز.

تتمة

در نوشتن قرآن و ادعيه بر كفن خوب است مراعات احتياط شود به اين معنى كه به جائى از كفن بنويسند كه مأمون از تلويث باشد و خلاف احترام نشود. و اگر قرآن و دعاها را بر وصله يا پارچه بنويسند و در بالاى سينه يا بالاى سر او گذارند بهتر است.

فصل بيست و يكم در مكروهات كفن است‏

و آن چند چيز است: (اول) بريدن او را به آهن. (دوم) آستين و دگمه گذاشتن در پيراهن كه تازه درست مى‏كنند و اگر او را در پيراهن ملبوس او كفن كنند دگمه‏هاى او را بكَنند لكن در آستين آن باكى نيست. (سوم) تر كردن ريسمانى كه كفن را با آن مى‏دوزند با آب دهن. (چهارم) بخور دادن كفن را به بوهاى خوش بلكه خوشبو كردن آن اگر چه به غير بخور باشد. بلى! مستحب است خوشبو كردن آن به كافور و ذريره. (پنجم) رنگ سياه داشتن. (ششم) به سياهى بر آن نوشتن. (هفتم) كفن كردن كردن ب كتان، چه خالص باشد چه ممزوج. (هشتم) ممزوج بودن پارچه‏ى آن به ابريشم، بلكه احوط ترك آن است مگر در صورتى كه خليط آن بيشتر باشد.