غایة القصوی فی ترجمة العروة الوثقی

عباس قمی؛ مصحح: علی رضا أسداللهی فرد

جلد 1 -صفحه : 443/ 100
نمايش فراداده

‌صفحه‌ى 101

نيست قطعاً.

مسأله 17

هر گاه شخص بداند كه بقيه از بول در مجرى باقى مانده و خارج مى‏شود به استبراء، جواز استقبال و استدبار در آن حال مشكل و احتياط به ترك، اشدّ است.

مسأله 18

حرام است تخليه در ملك غير بدون اذن صاحبش حتى در وقت خاص، بلكه در كوچه‏هايى كه آخر آنها بسته است بدون رضاى اشخاصى كه در آن كوچه‏ها حق دارند و هم چنين حرام است تخلى بر قبور مؤمنين، اگر موجب هتك حرمت ايشان است.

مسأله 19

جائز نيست تخلّى در مثل مدرسه‏هايى كه معلوم نيست چگونگى وقف آنها كه آيا مختص به طلاب است يا مختص به ساكنين همان مدرسه يا اعم است به طلاب و غير ايشان؟ و كفايت مى‏كند اذن متولى اگر معلوم نباشد كه بر خلاف واقع است و ظاهر آن است كه كافى باشد جريان عادت مردم نيز در اين خصوص و هم چنين نسبت به غير تخلى از تصرفات ديگر.

فصل دوم در مسائل استنجاء است‏

واجب است شستن مخرج بول به آب، دو دفعه و افضل سه مرتبه است و بايد آب در هر مرتبه، آن قدر باشد كه صدق شستن بكند و كفايت نمى‏كند غير از آب. و فرق نيست ما بين مرد و زن و خنثى و ما بين اين كه از مخرج طبيعى باشد يا غير طبيعى، معتاد باشد يا غير معتاد و در مخرج غائط مخيّر است ما بين شستن به آب يا ماليدن سنگ يا كهنه و نحو آن اگر تعدّى نكرده باشد از محل به حيثى كه از صدق استنجاء خارج شود و الّا معيّن است شستن به آب. و اگر تعدّى كرد غائط بر وجه انفصال، مثل اين كه قدرى از آن به رانش رسيد بدون اتصال به محل، باز مخيّر است ما بين آب و سنگ يا كهنه، نسبت به آن چه در محل است و معيّن است آب نسبت به آن چه بر آن رسيده و افضل در استنجاء، تطهير به آب است و جمع ما بين آب و سنگ يا كهنه اكمل است. و حد شستن پاك شدن محل است و تعدد لازم نيست. و در سنگ و كهنه، بايد سه بار بمالد و اگر چه به كمتر پاك شود و اگر به سه پاك نشد بايد