غایة القصوی فی ترجمة العروة الوثقی

عباس قمی؛ مصحح: علی رضا أسداللهی فرد

جلد 2 -صفحه : 440/ 302
نمايش فراداده

مجرد اجراء صيغه، محل تامّل است پس اگر عارف به عربيت باشد و معلوم باشد كه قصد نكاح كرده، ضرر ندارد و هم چنين است اگر به اذن ولىّ براى خود عقد كند يا آن كه بعد از عقد او وليّش يا خودش بعد از بلوغ اجازه كند. و هم چنين عقد مردى كه مست باشد باطل است هر چند بعد از به هوش آمدن اجازه كند. و لكن عقد زنى كه مست باشد و بعد از به هوش آمدن اجازه كند آيا باطل است يا نه؟ دو قول است: و صحت آن بعيد نيست و لكن احتياط در آن ترك نشود.

مسأله 14

باكى نيست به عقد سفيه به وكالت از ديگرى و هم چنين براى خودش با اجازه‏ى ولىّ او و هم چنين عقد كسى كه مُكرَه باشد بر اجراء صيغه براى ديگرى يا براى خود به شرط آن كه بعد از اين اجازه كند آن را.

مسأله 15

لازم نيست عقد كننده مرد باشد پس جايز است زن به وكالت از ديگرى يا براى خود عقد كند.

مسأله 16

بايد موجب و قابل تا آخر عقد داراى شرايط صحت باشند پس اگر موجب بعد از ايجاب و پيش از قبول ديوانه شود، باطل مى‏شود. و هم چنين در صورتى كه بعد از ايجاب بخوابد يا غافل شود از عقد و ساير عقود نيز چنين است زيرا كه معاهده بر آن صادق نيست.

مسأله 17

معتبر است معيّن بودن زن و شوهر به طورى كه از ديگران ممتاز باشند به آن كه در عقد به اسم يا وصف يا اشاره مشخص شوند پس اگر بگويد: زَوَّجْتُكَ إِحْدَىْ بَناتى‏ يا آن كه بگويد: زَوَّجْتُ بِنْتي أَحَدَ بَنيكَ يا زَوَّجْتُ بِنْتى‏ أَحَدَ هذَيْنِ باطل است و هم چنين اگر موجب كسى را معيّن كند و قابل، ديگرى را، بلكه هم چنين در صورتى كه موجب و قابل بدون معاهده در عقد هر كدام معيّن كنند كسى را و از باب اتّفاق كسى كه يكى از آنها معيّن كرده همان مقصود ديگرى باشد به خلاف آن كه معاهده كرده باشند ولى در عقد معيّن نكرده باشند به لفظ يا فعل يا قرينه‏ى خارجيه كه فهميده شود، كه دور نيست صحيح باشد اگر چه خلاف احتياط است و بعد از تعيّن واقعى، شرط نيست متعاقدين در وقت عقد، آنها را تميز دهند پس اگر در واقع مقصود آنها معيّن باشد و ممكن باشد كه بعد از عقد مشخص شود، صحيح است مثل آن كه بگويد: زَوَّجْتُكَ بِنْتيَ الْكبْرى‏ و در وقت عقد، تاريخ ولادت دختران خود را نداند و مى‏تواند به رجوع به دفتر بفهمد به خلاف آن كه ممكنش نباشد فهميدن آن، كه ظاهر بطلان آن است.

مسأله 18

اگر اسم با وصف مختلف شود يا آن كه يكى از آنها با اشاره مختلف شود، مناط بر آن كسى است كه واقعاً مقصودشان بوده و كسى كه از روى غلط اسم يا وصف يا اشاره معيّن كرده‏اند، لغو است مثلًا اگر بگويد: زَوَّجْتُكَ بِنْتيَ الْكبْرى‏ فاطمه و معلوم شود اسم دختر بزرگ خديجه بوده صحيح است و عقد بر خديجه، واقع شده كه بزرگتر است و اگر بگويد: زَوَّجْتُكَ فاطمة وَ هِىَ الْكُبْرى‏ و معلوم شود كوچكتر است عقد بر فاطمه واقع شده‏