بگذراند و به دست يا غير آن اشاره به آن كند.
مستحب است تورّك در حال جلوس براى سلام، چنانچه گذشت و دو دست را بر رانها گذارد و اقعاء «1» مكروه است.
احوط آن است كه به سلام قصد تحيّت غير نكند، به آن كه قصد كند سلام بر امام يا مأمومين يا ملكين را. بلى، باكى نيست به گذرانيدن تحيّت به دل كه «منفرد [مأموم]» وقت سلام دوم به دل بگذراند تحيّت ملكين كاتبين را مثلًا و امام، به دل بگذراند تحيّت ملكين و مأمومين را و مأموم به دل بگذراند تحيّت ملكين و امام و ساير مأمومين را. و در السَّلامُ عَلَيْنا وَ عَلَى عِبادِ اللَّهِ الصَّالِحينَ، انبياء و ائمه و حفظه را، به دل بگذراند.
مستحب است براى منفرد و امام در سلام اخير، به گوشهى چشم يا به بينى يا غير آنها، اشاره كند به طرف راست خود به طورى كه منافى استقبال نباشد و هم چنين مأموم در صورتى كه در جانب چپ او كسى نباشد. و اگر طرفين او مأمومين باشند، السَّلامُ عَلَيْكُمْ را دفعهى ديگر بگويد و اشاره به طرف چپ كند. و محتمل است استحباب سلام ديگر بر مأموم به قصد امام كه سه مرتبه السَّلامُ عَلَيْكُمْ بگويد.
گذشت در اوقات كه اگر پيش از وقت اعتقاد كرد به دخول وقت و شروع كرد به نماز و پيش از تمام شدن نماز، وقت داخل شد، نماز صحيح است اگر چه پيش از سلام يا در اثناء سلام باشد لكن اگر وقت داخل شود بعد از تمام شدن سلام اول و پيش از سلام دوم يا در اثناء آن صحت نماز مشكل است اگر چه مىتوان قائل به صحت آن شد به اين كه بگوئيم اگر چه به سلام اول مىتواند از نماز خارج شود لكن بر فرض آن كه سلام ثانى را هم مىگويد آن هم جزء مستحبى نماز است و صادق است كه وقت در اثناء نماز داخل شده، لكن احوط اعادهى نماز است نيز.
بدان كه واجب است افعال نماز را به ترتيب به عمل آورد، به آن كه مقدّم دارد تكبيرة الاحرام را بر قرائت و قرائت را بر ركوع و ركوع را بر سجود و هم چنين تا آخر نماز، پس اگر عمداً خلاف ترتيب بكند و مؤخّر را مقدّم دارد همان كه مقدّم داشته باطل است و نماز نيز باطل مىشود زيرا كه آن را اگر در محل خود اعاده كند لازم مىآيد زيادهى عمدى در نماز، چه افعال نماز باشد يا اقوال آن. اركان باشد يا غير آن. و اگر سهواً خلاف ترتيب كند پس اگر ركنى را مقدّم دارد بر ركن ديگر، مثل آن كه سجدتين را بر ركوع مقدّم دارد باز نماز باطل
(1). سينهى قدمين را بر زمين تكيه دادن و بر دو پاشنهى پا نشستن را گويند.