منابع فقه

محمدتقی جعفری‏

نسخه متنی -صفحه : 166/ 92
نمايش فراداده

مشروح در اين ضرورت زندگانى اجتماعى كه متأسفانه همواره مورد مسامحه قرار گرفته است، نمى‏پردازيم و اى كاش رشته‏هاى متعددى براى شناسايى و قوانين ضرورى استعمال الفاظ در معانى مقصود مطرح گردد و ما بتوانيم از ضررهاى گوناگون اين بى‏اعتنايى‏ها در امان باشيم.

و بهر حال چند كلمه فوق نيز مانند خيلى از كلمات، بطور فراوان، به سوء استعمال دچار مى‏گردد.

ما بطور مختصر در باره شش كلمه فوق توضيح مى‏دهيم:

كلمات مزبور داراى معانى لغوى مى‏باشند كه با معانى اصطلاحى مقرره مناسبتى دارند مثلا دليل در لغت به نشان دهنده و رهبر و رهنما مى‏گويند. قاعده، شى‏ء مورد اتكاء مى‏باشد. مثلا قواعد خانه عبارتست از پايه‏هايى كه ديوارهاى خانه روى آن قرار گرفته است. قاعده به معناى ثابت و مستقر هم آمده است، و با توجه به اين كه پايه يك بنا هم بايستى به مناسبت هدفى كه از بنا منظور شده است ثابت و مستقر بوده باشد، دو معناى مزبور با همديگر منافاتى ندارند. اصل عبارتست از ريشه و بيخ هر شى‏ء اعم از نباتات و غيره. مبنى نقطه اتكاء بنا را مى‏گويند. قانون كه از لغت يونانى «ارغانون»