میرزا جواد آقا ملکی مردی از ملکوت

احمد لقمانی

نسخه متنی -صفحه : 140/ 54
نمايش فراداده

گفته‏اند:


  • چون كه گل رفت و گلستان شد خراب بوى گل را از كه جوييم، از گلاب

  • بوى گل را از كه جوييم، از گلاب بوى گل را از كه جوييم، از گلاب

حاج سيّد حسين فاطمى

استاد بزرگوار آية‏اللّه‏ حسن‏زاده آملى ديدار خود با آية‏اللّه‏ فاطمى و سخنان ايشان درباره حاج ميرزا جواد آقا را چنين توضيح مىدهد:

عصر نيمه شعبان 1388قمري(1) سالروز ميلاد حضرت مهدى (عليه السلام) در قم به محضر آية‏اللّه‏ حاج آقا حسين فاطمى شرفياب شدم. تا آن روز او را نديده بودم. پيرمردى بود در حدود صد سال. پس از اداى آداب ورود، از آقاميزرا جواد آقا صحبت به ميان آوردم، به عنوان تشويق، به من فرمود:

آقا كسى كه در اين اوضاع از من در اين گوشه خبر بگيرد و دنبال احوال و آداب آقا ميرزا جواد آقاى ملكى ـ رحمة‏اللّه‏ عليه ـ معلوم است كه در او چيزى است.

بنده برايش شعر تازه‏ام را خواندم:


  • بلبلان را آرزويى جز گل و گلزار نيست عاشقان را لذّتى جز لذت ديدار نيست

  • عاشقان را لذّتى جز لذت ديدار نيست عاشقان را لذّتى جز لذت ديدار نيست

تحسين فرمود. از ايشان دستورالعملى از مرحوم آقاى ملكى خواستم، فرمود:

«او خودش دستورالعمل بود؛ شب كه مىشد در صحن خانه ديوانه‏وار قدم مىزد و مترنم بود كه:

(1). مطابق با 16/8/1347شمسى.