نجاة العباد

سیدروح الله موسوی

نسخه متنی -صفحه : 394/ 135
نمايش فراداده

‌صفحه‌ى 138

وطن قرار دهد، معتبر است به قدرى در آنجا بماند كه در عرف آنجا را وطن و مسكن او حساب كنند و لو ملك در آنجا نداشته باشد و شش ماه هم در آنجا ساكن نباشد، بلى اگر اعراض كرد از وطن اصلى و يا وطن اتخاذى، از حكم وطن خارج مى‏شود.

مسأله 2 كسى كه در دو محل زندگى مى‏كند، مثلًا شش ماه در شهرى و شش ماه در شهر ديگر مى‏ماند، هر دو وطن اوست و به رسيدن به آنها بايد تمام بخواند. و نيز اگر سه محل را از براى خود اختيار كرده باشد. لكن زيادتر از دو وطن براى يك نفر مشكل است تحقق پيدا كند.

مسأله 3 اولادى كه استقلال در اراده و زندگى ندارند تابع پدر و مادرند، گر چه به حد بلوغ شرعى رسيده باشند، مثل دختر در اوائل بلوغ و كسى كه زندگى او تابع ديگرى است همين حكم را دارد، اگر چه متبوع، پدر و مادر او نبوده باشد، و اگر بچه نابالغ خودش مستقلًا زندگى مى‏كند، ميزان وطن اوست نه پدر و مادر.

دوم از قواطع سفر: عزم بر اقامت ده روز متوالى است در يك مكان و يا علم به ماندن ده روز را داشته باشد و لو بدون اختيار.

مسأله 4 شبهاى متوسط داخل در اقامت است به خلاف شب اول و شب آخر پس بنا بر اين اگر ده روز و نه شب در جايى بماند كفايت مى‏كند، در قطع سفر، و اگر اول ظهر مبدأ اقامت او باشد تا ظهر روز يازدهم كفايت مى‏كند، بنا بر اقوى. و مبدأ روز طلوع فجر صادق است بنا بر اقوى، پس اگر از طلوع آفتاب روزى قصد اقامت كند منتهى مى‏شود به طلوع آفتاب روز يازدهم، نه غروب آفتاب روز دهم.

مسأله 5 معتبر است در تمام خواندن نماز، آن كه محل اقامت يك جا باشد، پس منقطع نمى‏شود حكم سفر به قصد اقامت ده روز در دو محل، مثل نجف و كوفه با هم يا كاظمين و بغداد، و ضرر ندارد در محل اقامت فاصله بودن‏