چيزهايى كه سفر را قطع مىكند چند امر است - نجاة العباد نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
صفحهى 137
كرده ده روز در آنجا بماند به قدرى دور شود كه ديوار شهر را تميز ندهد و يا صداى اذان را نشنود، و احتياط واجب مراعات حصول هر دو شرط است با هم، پس اگر كسى در جايى نماز مىخواند كه اذان شهر شنيده نمىشود لكن ديوارش را تميز مىدهد و بالعكس، بايد نماز را هم تمام و شكسته بخواند.
مسأله 29 مسافرى كه به وطن خود بر مىگردد، وقتى ديوار وطن خود را ببيند و اذان آن را بشنود بايد نماز را تمام بخواند.
مسأله 30 در شنيدن اذان و مخفى بودن ديوار شهر، مدار گوش و چشم معمولى است و هم چنين در صداى مؤذن و صاف بودن هوا مدار حد متوسط است.
مسأله 31 اگر به قدرى دور شود كه نداند صدايى را كه مىشنود صداى اذان است يا صداى ديگر، بايد نماز را شكسته بخواند، ولى اگر بفهمد اذان مىگويند و كلمات آن را تشخيص ندهد، بايد تمام بخواند على الاقوى.
مسأله 32 اگر در وقت رفتن به سفر شك كند كه آيا به حد ترخص رسيده يا نه، نماز را تمام بخواند و اگر در وقت برگشتن شك كند كه آيا به حد ترخص رسيده يا نه، نماز را شكسته بخواند، مگر در صورتى كه مستلزم علم تفصيلى يا اجمالى به بطلان نماز شود، مثل اين كه ظهر را تمام بخواند در وقت رفتن در محلى، و بخواهد عصر را در برگشتن در همان مكان شكسته بخواند.
چيزهايى كه سفر را قطع مىكند چند امر است
اول: رسيدن به وطن سبب اتمام نماز است،
و شكسته خواندن نماز محتاج به قصد مسافت جديد مىباشد. و مراد از وطن اصلى آن جائيست كه در آنجا زاييده شده باشد و وطن پدر و مادر او بوده باشد اگر چه قصد اعراض كند، لكن از آنجا بيرون نرود، بلى اگر اعراض عملى كرد، از حكم وطن خارج است.
مسأله 1 جايى كه سابقاً وطن انسان نبوده، لكن بخواهد آنجا را براى خود