نجاة العباد

سیدروح الله موسوی

نسخه متنی -صفحه : 394/ 227
نمايش فراداده

‌صفحه‌ى 230

مسأله 6 مغبون اختيار دارد كه اصل بيع را فسخ كند يا به همان قيمت كه معامله كرده راضى شود و نمى‏تواند طرف را مجبور كند به دادن تفاوت قيمت، بلى با تراضى طرفين عيبى ندارد.

مسأله 7 خيار غبن ثابت است از وقت عقد نه از وقت اطلاع بر غبن، پس هر گاه مغبون پيش از آن كه بر غبن خود مطلع شود معامله را فسخ نمود و بعد از فسخ، غبن او ظاهر شد چون فسخ در موقعش واقع شده اثر خود را مى‏كند.

مسأله 8 مناط در خيار غبن قيمت در حال عقد است، پس اگر قيمت زياد بشود بعد از عقد و لو قبل از اطلاع مغبون به نقصان در حين عقد خيار ساقط نمى‏شود، كما اين كه نقصان بعد از عقد مؤثر در ثبوت خيار نيست.

مسأله 9 اگر دو چيز را با هم خريد و بعد معلوم شد در يكى از آنها مغبون است نمى‏تواند يكى را قبول و ديگر را فسخ نمايد، ولى مخير است ميان فسخ مجموع و يا قبول مجموع به همان قيمت اول، بلى در بعض صور مى‏تواند همان را كه در آن مغبون بوده رد كند.

پنجم از خيارات، خيار تأخير است به اين كه بفروشد چيزى را و نگرفته باشد تمام پول را و تسليم هم نكند متاع را بر مشترى و شرط هم نشده باشد تأخير انداختن تحويل پول يا متاع، پس در اين صورت فروشنده سه روز صبر مى‏كند اگر مشترى در خلال سه روز آمد، پس متاع از آن اوست و الّا بايع مخير است در فسخ معامله و اگر متاع در اين مدت تلف شود از كيسه فروشنده خواهد بود.

مسأله 10 خيار تأخير ثابت است در صورتى كه متاع مورد معامله عين شخصى باشد و اگر كلى باشد نيز رجحان دارد ثابت بودن آن، لكن احوط آن است كه فسخ به رضاى طرفين باشد.

مسأله 11 خيار تأخير در غير بيع از ساير معاملات ثابت نيست.