نهج البلاغه با ترجمه فارسی قرن 5 و 6

مصحح: عزیزالله جوینی‏

جلد 1 -صفحه : 491/ 272
نمايش فراداده

فارحم أنين الآنّة، و حنين الحانّة اللّهمّ فارحم حيرتها في مذاهبها، و أنينها في موالجها اللّهمّ خرجنا إليك حين اعتكرت علينا حدابير السّنين، و أخلفتنا مخايل الجود، فكنت الرّجاء للمبتئس، و البلاغ للملتمس. (2) ندعوك حين قنط الأنام، و منع الغمام، و هلك السّوام، ألّا تؤاخذنا بأعمالنا، و لا تأخذنا بذنوبنا. و انشر علينا رحمتك بالسّحاب المنبعق، و الرّبيع المغدق، و النّبات المونق، سحّا وابلا، تحيي به ما قد مات، و تردّ به ما قد فات. (3) اللّهمّ سقيا منك محيية مروية، تامّة عامّة، طيّبة مباركة، هنيئة مريعة، زاكيا نبتها، ثامرا فرعها، ناضرا ورقها، تنعش بها الضّعيف من عبادك، و تحيى بها خدا رحمت كن سرگشته شدن او را در جاى‏هاى رفتن او، و ناله او از در رفتن در موضع آن، اى بار خداى بيرون آمديم ما به تو آن هنگام كه باز داشته شد زبر ما خشك شدن سال‏ها، و خلاف كرد با ما مواضع گمان بردن باران، پس بودى تو اميد [براى‏] نوميد شونده، و رسانيدن [براى‏] التماس كننده.

(2) مى‏خوانيم تو را آن هنگام [كه‏] نوميد شدند آفريدگان، و باز داشتند [از باريدن‏] ابر[هاى آسمان‏]، و هلاك شدند چرندگان، كه فرانگيرى ما را به عمل‏هاى ما، و فرانگيرى ما را به گناهان ما، پراكنده كن بر ما رحمت خود را به ابرى آب ريزاننده، و بهارى بسيار باران آورنده، و گياه عجب آورنده، باران بزرگ قطره، زنده شود به او آنچه مرده شد، و باز گردد به او آنچه فوت شد. (3) اى بار خدا طلب آب مى‏كنم از تو [كه‏] زنده كننده سيراب كننده [باشد]، تمام كننده [به همه وا رسنده‏]، پاكيزه كنند[ه‏] بركت دهنده، گوارنده فراخى آورنده، افزاينده رسته آن، ميوه دهنده شاخ آن، تازه كننده برگ آن، بردارى به آن‏