نهج البلاغه با ترجمه فارسی قرن 5 و 6

مصحح: عزیزالله جوینی‏

جلد 1 -صفحه : 491/ 297
نمايش فراداده

و لم يضع امرؤ ماله في غير حقّه و عند غير أهله إلّا حرّمه اللّه شكرهم، و كان لغيره ودّهم. فإن زلّت به النّعل يوما فاحتاج إلى معونتهم فشرّ خليل و ألأم خدين. (3)

127- و من كلام له عليه السلام للخوارج ايضا:

فإن أبيتم إلّا أن تزعموا أنّي أخطأت و ضللت، فلم تضلّلون عامّة أمّة محمّد صلّى الله عليه وآله، بضلالي، و تأخذونهم بخطئي، بنهد مردى مال خود را در غير حقّ آن، و نزديك نه اهل آن، الّا كه حرام گرداند [و باز دارد] خدا شكر ايشان را [از آن مرد] و باشد مر غير او را دوستى ايشان، پس اگر بلغزد او را نعل و قدم روزى احتياج افتد وا يارى ايشان، پس [آن گاه آنان‏] بدترين دوست باشند [براى او]، و ملوم‏تر دوست. (3) 127- [و از سخنان آن حضرت (عليه السلام) است‏] مر خوارج را نيز پس اگر باز نمى‏ايستيد از فرمان مگر آنكه دعوى مى‏كنيد بدرستى كه من خطا كرده و گمراه گرد[يده‏ا]م، پس چرا نسبت مى‏كنيد جميع عامّه امّت محمّد- درود دا[د] خدا بر او و آل او- به گمراهى من، و فرا مى‏گيريد ايشان را به خطاء من، و نسبت مى‏كنيد ايشان را به‏