نهج البلاغه با ترجمه فارسی قرن 5 و 6

مصحح: عزیزالله جوینی‏

جلد 1 -صفحه : 491/ 302
نمايش فراداده

ثم قال عليه السلام: ويل لسكككم العامرة، و الدّور المزخرفة الّتي لها أجنحة كأجنحة النّسور، و خراطيم كخراطيم الفيلة، من أولئك الّذين لا يندب قتيلهم و لا يفقد غائبهم. (2) انا كابّ الدّنيا لوجهها، و قادرها بقدرها، و ناظرها بعينها. (3) پس گفت- عليه السّلام: واى مر كوچه‏هاى شما را [كه‏] آبادان [باشد]، و سراهاى زيور كرده به زر، آنك مر آن را پرها است چون پرهاى كركس‏ها، و بينى‏ها است چون بينى‏هاى پيل، از آن گروه‏ها آنانك نگريند در كشته [ايشان‏]، و باز نجويند در غايب ايشان. (2) من در رو اندازنده [و وارونه كننده‏] دنياام بر روى آن، و اندازه كننده دنياام به مقدار و اندازه آن، [و] نظر كننده آن به چشم آن. (3)