فيعلم سبحانه ما في الأرحام من ذكر أو أنثى، و قبيح أو جميل، و سخيّ أو بخيل، و شقيّ أو سعيد، و من يكون للنّار حطبا، أو في الجنان للنّبيّين مرافقا. (5) فهذا علم الغيب الّذي لا يعلمه أحد إلّا اللّه، و ما سوى ذلك فعلم علّمه اللّه تعالى نبيّه صلّى الله عليه وآله، فعلّمنيه، و دعا لي بأن يعيه صدري، و تضطمّ عليه جوانحي. (6)
عباد اللّه إنّكم- و ما تأملون من هذه الدّنيا- أثوياء نرينه يا مادينه، و زشت يا خوب، و سخىّ يا بخيل، و بد بخت يا نيكبخت، و هر كه باشد براى دوزخ هيزم، يا در بهشتها مر پيغمبران را همنشين. (5) پس اين است علم غيب آنك نداند آن را هيچ يكى جز خداى تعالى، و آنچه جز از اين است پس علمى است كه تعليم داد آن را خداى تعالى پيغمبر خود را- درود داد خدا بر او و آل او- پس تعليم داد او مرا آن علم [را]، و دعا گفت مرا به آن كه ياد گيرد و نگه دارد سينه من، و جمع آرد و گرد فرو گيرد بر او پهلوهاى من. (6) 129- و از خطبههاى او است- عليه السّلام در ياد كردن ترازوها و پيمانهها اى بندگان خدا بدرستى كه شما و آنچه اميد مىداريد از اين دنيا مقيم [و] مهمانان[ايد]