نهج البلاغه با ترجمه فارسی قرن 5 و 6

مصحح: عزیزالله جوینی‏

جلد 1 -صفحه : 491/ 306
نمايش فراداده

المتورّعون في مكاسبهم، و المتنزّهون في مذاهبهم أليس قد ظعنوا جميعا عن هذه الدّنيا الدّنيّة، و العاجلة المنغصّة. (4) و هل خلّفتم إلّا في حثالة لا تلتقي إلّا بذمّهم الشّفتان، استصغارا لقدرهم، و ذهابا عن ذكرهم فَ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ (5) ظهر الفساد، فلا منكر مغيّر، و لا زاجر مزدجر. أ فبهذا تريدون أن تجاوروا اللّه في دار قدسه، و تكونوا أعزّ أوليائه عنده هيهات لا يخدع اللّه عن جنّته، و لا تنال مرضاته إلّا بطاعته. (6) لعن اللّه الآمرين بالمعروف برگزيدگان شما و صالحان شما، و كجااند آزاد مردان شما و جوان مردان شما، و كجااند پرهيزكاران شما در جاى كسب‏هاى شما، و پاكيزگان در راه‏ها و عمل‏هاى ايشان اى نيست كه كوچ كردند همه از اين دنيا[ى‏] زبون، و دنياى حاضر شده تيره (4) و هست كه باز گذاشتند شما را مگر در پوست جو و خرما و برنج، كه فراهم نيايد به نكوهيدن ايشان هر دو لب، به حقير داشتن مر قدر ايشان را، و بگرديدن و بگردانيدن از ذكر ايشان پس بدرستى كه ما ملك خدائيم، و بدرستى كه به او باز گردندگانيم (5) ظاهر شد فساد پس نيست انكار كننده تغيير كننده، و نه باز دارنده باز استنده، اى به اين عمل و طاعت مى‏خواهيد كه همسايگى كنيد، يعنى مقرّب شويد خدا را در سراى پاك او، و باشيد شما عزيزترين دوستان او نزديك او چه دور است نفريبند خدا را از بهشت او، و نيابند خشنودى او را جز به طاعت او. (6) لعنت كرد خدا امر كنندگان به نيكويى [كه‏] ترك كنندگان‏[اند] مر او