نهج البلاغه با ترجمه فارسی قرن 5 و 6

مصحح: عزیزالله جوینی‏

جلد 1 -صفحه : 491/ 364
نمايش فراداده

155- و من خطبة له عليه السلام يذكر فيها بديع خلقة الخفّاش

الحمد للّه الّذي انحسرت الأوصاف عن كنه معرفته، و ردعت عظمته العقول، فلم تجد مساغا إلى بلوغ غاية ملكوته هو اللّه الملك الحقّ المبين. أحقّ و أبين ممّا ترى العيون. (1) لم تبلغه العقول بتحديد فيكون مشبّها، و لم تقع عليه الأوهام بتقدير فيكون ممثّلا.

خلق الخلق على غير تمثيل، و لا مشورة مشير، و لا معونة معين، فتمّ خلقه بأمره، و أذعن لطاعته، فأجاب و لم يدافع، و انقاد و لم ينازع. (2) 155- [و از خطبه‏هاى آن حضرت (عليه السلام) است‏] ذكر مى‏كند در او نو آوردن آفرينش شب پر[ه‏] شكر مر آن خدا را آنك كند و مانده شد وصف‏ها از حقيقت معرفت او، و سر باز زد بزرگى او عقل‏ها را پس نيافت راهى وا رسيدن غايت پادشاهى او، او است خداى پادشاه سزا به خدايى هويدا، سزاوارتر و هويداتر از آنچه بيند چشم‏ها. (1) نرسد به او عقل‏ها به حد بديد كردن پس باشد تشبيه داده [به مخلوقى از خلايق‏]، و واقع نشود بر او وهم‏ها به اندازه [كردن قدر او] پس باشد صورت بديد كرده، بيافريد خلق را بر غير صورت كردن، و نه مشورت مشورت كننده، و نه يارى يارى دهنده، تمام شد خلق او به امر او، و گردن بنهاد براى طاعت او، پس اجابت كرد و مدافعت نكرد، و منقاد شد و منازعت نكرد. (2) و از لطايف صنعت او