نهج البلاغه با ترجمه فارسی قرن 5 و 6

مصحح: عزیزالله جوینی‏

جلد 1 -صفحه : 491/ 386
نمايش فراداده

العظيم و أتى بالإفك العظيم، و إن قال: أكرمه، فليعلم أنّ اللّه قد أهان غيره حيث بسط الدّنيا له و زواها عن أقرب النّاس منه. (23) فليتأسّ متأسّ بنبيّه عليه السّلام و اقتصّ أثره و ولج مولجه، و إلّا فلا يأمن الهلكة، فإنّ اللّه جعل محمّدا (صلّى الله عليه وآله) علما للسّاعة، و مبشّرا بالجنّة، و منذرا بالعقوبة. (24) خرج من الدّنيا خميصا، و ورد الآخرة سليما. لم يضع حجرا على حجر، حتّى مضى لسبيله، و أجاب داعي ربّه. فما أعظم منّة اللّه علينا حين أنعم به سلفا نتّبعه، و قائدا نطأ عقبه (25) و اللّه لقد رقّعت مدرعتي هذه حتّى استحييت من راقعها. و لقد قال لي قائل: ألا تنبذها حقير داشت او را، بدرستى كه دروغ گفت به خداى بزرگ و آورد دروغى بزرگ، و اگر گفت: اكرام كرد او را، پس بايد كه بداند بدرستى كه خداى تعالى بدرستى كه حقير داشت غير او را، از آن جا كه بگسترانيد دنيا را براى [غير] او، و دور گردانيد دنيا را از نزديك‏ترين مردان از او. (23) پس بايد كه اقتدا كند اقتدا كننده به پيغمبر خود (عليه السلام) و متابعت كند اثر او را، و در رود به جاى در رفتن او، و اگر نه پس [او] ايمن نباشد از هلاكت دنيى، بدرستى كه خداى تعالى گردانيد محمّد را- صلعم- نشان مر قيامت را، و بشارت دهنده به بهشت، و بيم كنند[ه‏] به عقوبت. (24) بيرون رفت از دنيا گرسنه، و وارد شد به آخرت به سلامت، و ننهاد سنگى بر سنگى تا كه برفت به راه خود، و اجابت كرد خواننده پروردگار خود را، پس چه بزرگ است منّت خدا بر ما آن هنگام كه نعمت [داد] به او [ما را]، گذشته‏اى كه تابع باشيم او را، و مهترى كه به پاى سپريم در پى او (25) بخدا بدرستى كه پينه كردم مدرعه خود را اين، تا كه شرم داشتم از پينه كننده آن، [و] بدرستى كه گفت مرا گوينده‏اى: اى‏