نهج البلاغه با ترجمه فارسی قرن 5 و 6

مصحح: عزیزالله جوینی‏

جلد 1 -صفحه : 491/ 421
نمايش فراداده

للنّجوم السّيّارة، و جعلت سكّانه سبطا من ملائكتك، لا يسأمون عن عبادتك. (1) و ربّ هذه الأرض الّتي جعلتها قرارا للأنام، و مدرجا للهوامّ و الأنعام، و ما لا يحصى ممّا يرى و ما لا يرى (2) و ربّ الجبال الرّواسي الّتي جعلتها للأرض أوتادا، و للخلق اعتمادا، إن أظهرتنا على عدوّنا، فجنّبنا البغي و سدّدنا للحقّ، و إن أظهرتهم علينا فارزقنا الشّهادة، و اعصمنا من الفتنة. (3) أين المانع للذّمار، و الغائر عند نزول الحقائق من أهل الحفاظ العار وراءكم و الجنّة أمامكم (4) روندگان، و كردى تو ساكنان او را فرقتى و جماعتى از فرشتگان تو كه سير نمى‏شوند از عبادت تو. (1) و [اى‏] خداوند اين زمين آنك كردى تو آن را قرارگاه براى خلايق، و جاى در رفتن مر خيزندگان را و چهار پايان، و آنچه در شمار نياورند از آنچه بينند و از آنچه نبينند. (2) و [اى‏] پروردگار كوه‏ها[ى‏] ثابت و استوار، آنك كردى تو آن كوه‏ها را براى زمين ميخ‏ها، [و] براى خلق موضع اعتماد، اگر ظفر دهى تو ما را بر دشمن ما، پس بپرهيزان ما را [از] ظلم و ستم، و راست گردان ما را براى حق، و اگر ظفر دهى تو ايشان را بر ما، روزى ده ما را شهادت، و نگاه دار ما را از فتنه و اثم. (3) كجا است مر باز دارنده [از چيزى كه لازم است مرد را نگهداشت آن‏] مر عهد [را]، [و كجا است‏] غيرت كننده- نزديك فرو آمدن حقايق [امور]- از اهل حفاظ عيب و عار- اگر بگريزيد از جنگ- پس شما است، و اگر دليرى كنيد بهشت پيش شما است. (4)