نهج البلاغه با ترجمه فارسی قرن 5 و 6

مصحح: عزیزالله جوینی‏

جلد 1 -صفحه : 491/ 426
نمايش فراداده

للشّاهد أن يرجع، و لا للغائب أن يختار. (3) ألا و إنّي أقاتل رجلين: رجلا ادّعى ما ليس له، و آخر منع الّذي عليه. (4) أوصيكم بتقوى اللّه فإنّها خير ما تواصى العباد به، و خير عواقب الأمور عند اللّه. و قد فتح باب الحرب بينكم و بين أهل القبلة، و لا يحمل هذا العلم إلّا أهل البصر و الصّبر و العلم بمواضع الحقّ.

(5) فامضوا لما تؤمرون به، وقفوا عند ما تنهون عنه، تعيين‏]، پس نيست مر حاضر را كه باز گردد و نه مر غايب را كه اختيار كند [از براى خود ديگرى را]. (3) بدان بدرستى كه من مقاتله كنم با دو مرد: مردى كه دعوى كرد آنچه نيست مر او را [چون معاويه‏]، و ديگرى كه باز داشت آنك بر او است حقّى كه لازم است [چون طلحه و زبير]. (4) وصيّت مى‏كنم شما را به تقواى خدا، بدرستى كه آن بهترين آنچه وصيّت كنند بندگان را به آن، و بهترين عواقب‏ها و كارها نزديك خدا [است‏]، و بد[ر]ستى كه بگشاده‏اند در حرب را ميان شما و ميان اهل قبله [كه مدّعيان اسلام‏اند]، و بر ندارند اين علم را جز اهل بصارت [و] بينايى، و [اهل‏] صبر بر جايگاه مكاره، و اهل علم به جاى‏هاى حق. (5) [پس‏] بگذريد [و به جا آوريد] مر آنچه مى‏فرمايند شما را به آن، و بايستيد نزديك آنچه نهى مى‏كنند از او، و تعجيل مكنيد در كارى تا كه بشناسيد حقّ را،