نهج البلاغه با ترجمه فارسی قرن 5 و 6

مصحح: عزیزالله جوینی‏

جلد 1 -صفحه : 491/ 452
نمايش فراداده

فمن شواهد خلقه خلق السّماوات موطّدات بلا عمد، قائمات بلا سند. دعاهنّ فأجبن طائعات مذعنات، غير متلكّئات و لا مبطئات. (4) و لو لا إقرارهنّ [له‏] بالرّبوبيّة و إذعانهنّ بالطّواعية، لما جعلهنّ موضعا لعرشه، و لا مسكنا لملائكته، و لا مصعدا للكلم الطّيّب و العمل الصّالح من خلقه. (5) جعل نجومها أعلاما يستدلّ بها الحيران في مختلف فجاج الأقطار. لم يمنع ضوء [نور]ها ادلهمام سجف اللّيل المظلم، و لا استطاعت جلابيب سواد الحنادس أن تردّ ما شاع في السّماوات من تلألؤ نور القمر. (6) فسبحان من لا يخفى عليه سواد غسق داج، و لا ليل ساج، آسمان‏ها [است كه‏] بر جا بداشته و استوار كرده، بى‏ستون‏ها، استاده بى‏تكيه گاه، بخواند ايشان را [به آن كه موجود شوند] پس اجابت كردند فرمان برندگان گردن نهندگان، غير با پس استندگان، و نه درنگ كنندگان. (4) و اگر ن[بود] براى اقرار ايشان به پروردگارى [او]، و گردن نهادن ايشان به طاعت‏ها، نگردانيدى ايشان را جايگاه به عرش خود، و نه جاى آرام مر فرشتگان خود را، و نه بر جاى بر شدن مر كلمه طيّب و توحيد را، و عمل صالح از خلق او. (5) بكرد ستارگان را نشان‏ها كه راه يابد به آن متحيّر[ان‏] در اختلاف كردن شكاف- هاء كوه‏هاى نواحى‏ها، باز نداشت روشنى نور آن [ستارگان را] سخت سياه شدن پرده شب تاريكى دهنده، و نتوانست پرده‏هاى سياهى تاريكى‏هاى شب كه رد كند آنچه عام است در آسمان‏ها از درخشيدن نور قمر. (6) پس پاك است و منزّه آن كس كه پنهان نيست بر او سياهى اوّل تاريكى شب، و نه شبى ساكن در جاى‏هاى زمين‏هاى در گو افتاده‏ها، و نه