نهج البلاغه با ترجمه فارسی قرن 5 و 6 جلد 1
لطفا منتظر باشید ...
في بقاع الأرضين المتطأطئات، و لا في يفاع السّفع المتجاورات، و ما يتجلجل به الرّعد في أفق السّماء، و ما تلاشت عنه بروق الغمام، و ما تسقط من ورقة تزيلها عن مسقطها عواصف الأنواء و انهطال السّماء. (7) و يعلم مسقط القطرة و مقرّها، و مسحب الذّرّة و مجرّها، و ما يكفي البعوضة من قوتها، و ما تحمل من أنثى في بطنها. (8) و الحمد للّه الكائن قبل أن يكون كرسيّ أو عرش، أو سماء أو أرض، أو جانّ أو إنس. لا يدرك بوهم، و لا يقدّر بفهم، و لا يشغله سائل، و لا ينقصه نائل، و لا يبصر بعين، و لا يحدّ در زمين بلند و فراخ سياه ديههاى به هم نزديك، و [پنهان نيست بر او] آنچه آواز كند بدو رعد در كنارههاى آسمان، و آنچه جدا شود از او برقهاى ميغ، و آنچه بيفتد از برگ درخت [كه جدا مىسازد] از جاى افتادن آن بادهاء سخت منازلهاى قمر و ريزان شدن باران. (7) و داند جاى افتادن قطره باران و جاى قرار گرفتن آن، و جاى كشيدن مورچه و موضع كشيدن آن، و آنچه كافى باشد پشّه را از قوت آن، و آنچه بردارد آن را ماده در شكم [خود]. (8) و شكر و سپاس مر خدا[ى را كه] باشنده [است] پيش از آن كه بباشد كرسى يا عرش يا آسمان يا زمين يا پرى يا آدمى، در نيابند او را به وهم، و تقدير نكنند او را به فهم، و مشغول نكند او را سؤال كننده، و نقصان نكند او را عطا، و نبينند او را به چشم، و حد نگويند او را [كه] به كجا