نهج البلاغه با ترجمه فارسی قرن 5 و 6

مصحح: عزیزالله جوینی‏

جلد 1 -صفحه : 491/ 454
نمايش فراداده

بأين، و لا يوصف بالأزواج، و لا يخلق بعلاج، و لا يدرك بالحواسّ، و لا يقاس بالنّاس. (9) الّذي كلّم موسى تكليما، و أراه من آياته عظيما، بلا جوارح و لا أدوات، و لا نطق و لا لهوات بل إن كنت صادقا أيّها المتكلّف لوصف ربّك، فصف جبرئيل و ميكائيل و جنود الملائكة المقرّبين، في حجرات القدس مرجحنّين، متولّهة قلوبهم أن يحدّوا أحسن الخالقين. (10) و إنّما يدرك بالصّفات ذو الهيئة و الأدوات، و من ينقضي إذا بلغ أمد حدّه بالفناء.

فلا إله إلّا هو، أضاء بنوره كلّ ظلام، و أظلم بظلمته كلّ نور. (11) [است‏]، و وصف نكنند او را به زنان، و نيافريند او به علاجى و آلتى، و در نيابند او را به حواس و آلت، و قياس نكنند او را و ماننده به مردمان. (9) آنك سخن گفت با موسى عليه السّلام سخن گفتنى، و فرا نمود او را از آيات بزرگ خود بى‏اعضاها و نه آلات چشم و گوش، و نه سخن گفتن و نه ملازه‏ها[ى اندرون دهن‏]، بلكه اگر باشى تو راست گوينده، اى [كسى كه‏] تكليف نهنده‏[اى‏] نفس خود را [تا بشناسى‏] مر صفت پروردگار خود را، پس صفت كن جبرئيل و ميكائيل، و لشكرهاى فرشتگان مقرّب را در نواحى‏هاى قدس [كه‏] ميل كنندگانند به خضوع و خشوع، سرگشته شده دل‏هاى ايشان كه حد بديد كنند خوبترين آفرينندگان را. (10) و بدرستى كه در يابند به صفت‏ها خداوند صورت و آلت‏ها، و آن كس كه به آخر رسد چون برسيد غايت حدّ او به فنا و نيستى، پس نيست خدا[يى‏] جز او [كه‏] روشن كرد به نور خود همه تاريكى را، و تاريك كرد به ظلمت و تاريكى [خود] همه نور را. (11) وصيّت مى‏كنم شما را بندگان خدا به پرهيزگارى خدا آنك در پوشيد شما را