یادنامه کنگره هزاره نهج البلاغه

محمد تقی جعفری؛ همکاران: حسن حسن زاده آملی، محمد تقی فلسفی، سید علی خامنه‏ای، عباسعلی عمید زنجانی، زین العابدین قربانی

نسخه متنی -صفحه : 332/ 211
نمايش فراداده

مقاله سيزدهم امام على عليه السلام بزرگترين خطيب تاريخ

احمد سپهر خراسانى‏

بسم اللّه الرّحمن الرّحيم اگر بتاريخ جهان از جنبه فن خطابه بنگريم، و بشرح حال اعاظم خطيبان ملتها نظر بيندازيم، بدون ترديد بعنوان اين مقاله كه: على بزرگترين خطيب تاريخ است اعتراف خواهيم كرد.

اين دعوى نه از روى تعصب دينى است، و نه تعبد فكرى، و حتى اثبات اين خصيصه را هم فضيلت تامه، براى على نمى‏دانيم، چه او چنان آراسته به فضايل و كمالات است، كه خطيب بودنش در مقابل ساير محسناتش، يكى از هزار، و اندكى از بسيار است.

توضيح عنوان مذكور مستلزم بيان چند امر بعنوان مقدمه است، كه بى آن اذهان را متوجه حقيقت موضوع نمى‏كند، و آن، نخست تعريفى باجمال از خطابه و خطيب، دوم، صفات و خصايص خطيبان بزرگ، سوم، نحوه كار آنها و در آخر مقايسه با حضرتش.

كمال بحث در اين مسائل به حجم كتابى نيازمند است، و از عهده مقاله‏اى، هر چند طولانى، بر نيايد. ولى چون در حد گفتارى محدود مورد تقاضاست، ناگزير مقصود را فشرده و فهرست وار ذكر كرده، باشد كه ضمن اداى تكليف، خوانندگان هوشمند را اشارتى كافى باشد.

تعريف خطابه: خطابه عبارت است از گفتارى هيجان انگيز، كه بمنظور انجام، يا ترك عملى بطور رسمى براى جمع گفته شود، و سخن از چيزهاى مقنع باشد. معنى اقناع در اين مورد آن است كه مستمع گفته را تعقل و تصديق كند، هر چند آن تصديق به برهان نباشد. و به طورى كه از تعريف مذكور استنباط مى‏شود نكته مهم در خطابه، صرف تأثير سخن و اقناع مستمع است، و نوع گفتار و مقصود هر چه باشد فرقى نمى‏كند، چه اضلال و تخدير باشد، و چه ارشاد و تذكير. باين جهت هم صفات خطيب نديده گرفته شده است (اگر چه كسى بر حسن آن انكار ندارد) بنا بر اين آنكه به سخنش خلقى را به گمراهى مى‏كشد و كسى كه قومى را از ضلالت مى‏رهاند، هر دو را خطيب مى‏گويند و سخنش را هم خطبه و خطابه مى‏خوانند و نيز شرط حتمى نشده كه نوع سخن از لحاظ فنى چگونه ادا شود، نثر باشد يا شعر، مسجع باشد يا مرسل يا تركيبى از همه، و آيا خطيب‏