یادنامه کنگره هزاره نهج البلاغه نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
طرف خداوند)- و بالاخره موضوع چهارم در آيه 22 سوره مجادله آمده كه: لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ يعنى اين دسته از مردم كسانى هستند كه خداوند در دلهايشان ايمان را ثبت كرده (تأييد).و حضرت باقر عليه السلام مثالى جالب براى تفاوت بين ايمان و اسلام زده است و آن اين كه داخل شدن در مسجد الحرام دليل داخل شدن در خانه كعبه نيست ولى داخل شدن در كعبه لازمهاش آنست كه حتما بايد از مسجد بگذرد پس اسلام آوردن نمونهاى براى مثال اولى است و ايمان آوردن براى مثال دومى- يعنى زمه ايمان حتما اسلام است اما اسلام هميشه مترادف ايمان نيست- و اين موضوع را در آيه 14 سوره حجرات مىتوان ديد: قالَتِ الْأَعْرابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنا يعنى اعراب گفتند ايمان آورديم به آنها بگو ايمان نياورديد بلكه بگوئيد اسلام آورديد.و از چند نفر از ائمه عليهم السلام روايت شده كه «ايمان» درجهاش بالاتر از «اسلام» است و «تقوى» بالاتر از ايمان و «يقين» بالاتر از تقوى و از هر چيز گرامىتر و كميابتر است و به همين جهت خداوند در آيه 28 سوره فجر گفته است: يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِي إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّةً.» و اينك چند كلمهاى در باره اصل ديگر درمان: گفتيم كه اساس اعتقاد هر كس و از آن جمله به اسلام حقيقى دو چيز است يكى «ايمان» و ديگرى «عمل صالح» ايمان را بيان كرديم حال ببينيم عمل صالح به چه چيز مىگويند «عمل صالح» يعنى «كار نيكو» كه در جهت «صلاح» انسان باشد يعنى كمك به اصلاح و رشد او در جهت رسيدن به هدف الهى بكند و آنهم بر دو پايه قرار دارد يكى طاعت است يعنى فرمانبردارى كامل از دستورات خدا كه بوسيله راهبران و هاديان بشر و محتويات قرآن و قرآن پياده شده كه آنرا «سنت» گويند و زير نظر امام هر زمان ابلاغ مىشود و ديگرى تقوى است يعنى خوددارى از هواى نفس در جهت رشد انسانها و اجتماع يا به عبارت ديگر نفع خود را در نفع اجتماع و رشد آن دانستن و به آن عمل كردن است.پس بطور خلاصه بهترين راه درمان «بيمارى دل» اين بيمارى «عالمگير و فزاينده» بنى نوع بشر، «بيمارى تمدن» و «پيشرفت علم و فن» انتخاب راه اسلام براى رسيدن به ايمان و تقوى و يقين است كه بهترين و مؤثرترين نسخه است- مىگوئيد نه امتحان كنيد يا راه بهتر و مطمئنترى معرفى كنيد.بنظر ما اين بهترين راه را حضرت على عليه السلام در نهج البلاغه به ما نشان داده است و بايد آنرا پيروى كرد و به ديگران هم توصيه كرد انشاء اللَّه.