آزادى سياسى - یادنامه کنگره هزاره نهج البلاغه نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
واقعى باشد.
«من استقبل وجوه الآراء عرف مواقع الخطاء» امام عليه السلام هيچگاه جهالت و نادانى ملت را نمىپسندد بلكه چنانكه ديديم، با سواد كردن و رشد فكرى جامعه را از وظائف خويش مىداند «و تعليمكم كيلا نجهلوا» و از افكار پوچ و بى اساس شديداً جلوگيرى مىنمايد.
هنگامى كه امام عليه السلام عازم حركت بسوى خوارج بود، يكى از يارانش عرض كرد: يا امير المؤمنين من از طريق علم نجوم بدست آوردهام كه، اگر در اين وقت بسوى خوارج حركت كنيم، بيم آن مىرود كه به مرادت نرسى و پيروز نگردى امام عليه السلام در پاسخ او فرمود: آيا تو مىپندارى ساعتى را نشان مىدهى كه هر كه در آن ساعت سفر كند، بلا و بدى از او دور خواهد بود و از وقتى بر حذر مىدارى كه هر كه در آن وقت سفر كند گرفتار و بدبختى گريبانش را خواهد گرفت پس هر كس ترا تصديق كند قطعا قرآن را تكذيب كرده و در نيل به خوبى و دفع بدى خود را از كمك پروردگار بى نياز دانسته است، و سزاوار است كسى كه طبق گفتهات عمل مىكند ترا سپاسگزارد نه پروردگارش را زيرا طبق پندارت تنها تو او را به وقتى كه در آن سودى برده و از زيان در امان مانده راهنمائى كردهاى آن گاه امام عليه السلام رو بمردم كرد و فرمود: اى مردم از آموختن علم نجوم مگر به آن اندازه كه در پيدا كردن راهها در خشكى و دريا بكار آيد، خوددارى نمائيد، زيرا علم نجوم بتدريج انسان را به كهانت و فالگيرى و ادعاى غيبگوئى وا مىدارد، و منجم همانند كاهن و كاهن مانند ساحر و جادوگر و ساحر و جادوگر مانند كافر است و جايگاه كافر هم آتش دوزخ است.
آن گاه امام عليه السلام رو به يارانش كرد و فرمود: به سخنان پوچ و بى اساس اين مرد گوش نكنيد و به نام خدا حركت نمائيد. اين جريان مانند دهها موارد ديگر از زندگى امام عليه السلام نشان مىدهد كه، امام در عين آنكه افكار مردم را در دريافت حقائق امور آزاد مىگذارد، هيچگاه اجازه نمىدهد مردم در سايه آزاد فكرى مغزهايشان را با خرافات و مطالب پوچ و بى اساس پر نمايند.
آزادى سياسى
آزادى سياسى روى دو پايه استوار است: 1- هر فردى از افراد ملت حق دارد هر منصبى از مناصب ادارى مملكت را كه شايستگى تصدى آنرا داراست اشغال نمايد و در پى ريزى تشكيلات سياسى و اجتماعى مملكت