على عليه السلام در چند مورد نهج البلاغه خطر مسرفين و مترفين را يادآور شده و در باره فسادى كه از سوى آنان اجتماع اسلامى را تهديد مىكند به مردم هشدار داده است. يك قسمت عبارتى بود كه از نامه 62 در صفحات قبل بيان شد. و در خطبه شقشقيه سخت از اسراف و اتراف خليفه و پيروانش انتقاد ميكند:... الى أن قام ثالث القوم...: «تا آنكه سومين نفر آنان (خلفا) روى كار آمد در حالى كه پهلوهايش از پر خورى باد كرده و تنها كارش پر كردن و خالى كردن شكم بود فرزندان پدرش با او بپا خاستند و مال خدا (بيت المال) را همانند شترى كه با ولع، علفهاى بهارى را مىچرد، چريدند تا آنكه آنچه تابيده بود باز شد كردارش بر او پيشى گرفت و شكم پرستى او آشكار گشت».
مسرفين از نظر پيامبر اسلام
پيامبر عاليقدر اسلام امت را از خطر مسرفين و مترفين بر حذر داشت خصوصا طغيان زيانبار بنى اميه را در ضمن حديثى چنين ياد آور شدند كه: اذا بلغ بنو العاص ثلاثين رجلا اتخذوا مال اللّه دولا و عباد اللّه خولا: هنگامى كه فرزندان عاص به سى نفر برسند مال خدا (بيت المال) را در دست خود بگردانند و بندگان خدا را برده و بنده خود سازند.بنا بر اين پيشوايان اسلام زيانهاى فلاكتبار ناشى از اين دو دسته خطرناك را به مسلمانان گوشزد كردند ولى متأسفانه اكثريت ملت اسلام توجهى به اين گونه هشدارها نكرده و با خمودى و غفلت خود، زمينه را براى خودسرى و عياشى اين گروه فراهم ساخته و عملا مسلمانان را به سقوط و نيستى نزديك ساختند.
اسراف و اتراف مقدمه سقوط ملتهاست
بررسى و تحليل بيشتر مسائل حياتى جامعه ممكن است بهتر موجب آگاهى و هشيارى افراد آن جامعه گردد. از اين رو دانشمندان دلسوز و جامعهشناسان اسلامى از اين وظيفه بزرگ غفلت نكرده و در كتابهاى خود به بررسى و تحقيق اين موضوع حياتى پرداختهاند كه ما به برخى از گفتار آنان استشهاد خواهيم كرد.جامعه شناس بزرگ اسلامى ابن خلدون در كتاب معروف خود (مقدمه ابن خلدون) در