نهج البلاغه و مترفين - یادنامه کنگره هزاره نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

یادنامه کنگره هزاره نهج البلاغه - نسخه متنی

محمد تقی جعفری؛ همکاران: حسن حسن زاده آملی، محمد تقی فلسفی، سید علی خامنه‏ای، عباسعلی عمید زنجانی، زین العابدین قربانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

نهج البلاغه و مترفين

على عليه السلام در چند مورد نهج البلاغه خطر مسرفين و مترفين را يادآور شده و در باره فسادى كه از سوى آنان اجتماع اسلامى را تهديد مى‏كند به مردم هشدار داده است. يك قسمت عبارتى بود كه از نامه 62 در صفحات قبل بيان شد. و در خطبه شقشقيه سخت از اسراف و اتراف خليفه و پيروانش انتقاد ميكند:... الى أن قام ثالث القوم...: «تا آنكه سومين نفر آنان (خلفا) روى كار آمد در حالى كه پهلوهايش از پر خورى باد كرده و تنها كارش پر كردن و خالى كردن شكم بود فرزندان پدرش با او بپا خاستند و مال خدا (بيت المال) را همانند شترى كه با ولع، علف‏هاى بهارى را مى‏چرد، چريدند تا آنكه آنچه تابيده بود باز شد كردارش بر او پيشى گرفت و شكم پرستى او آشكار گشت».

مسرفين از نظر پيامبر اسلام

پيامبر عاليقدر اسلام امت را از خطر مسرفين و مترفين بر حذر داشت خصوصا طغيان زيانبار بنى اميه را در ضمن حديثى چنين ياد آور شدند كه: اذا بلغ بنو العاص ثلاثين رجلا اتخذوا مال اللّه دولا و عباد اللّه خولا: هنگامى كه فرزندان عاص به سى نفر برسند مال خدا (بيت المال) را در دست خود بگردانند و بندگان خدا را برده و بنده خود سازند.

بنا بر اين پيشوايان اسلام زيانهاى فلاكت‏بار ناشى از اين دو دسته خطرناك را به مسلمانان گوشزد كردند ولى متأسفانه اكثريت ملت اسلام توجهى به اين گونه هشدارها نكرده و با خمودى و غفلت خود، زمينه را براى خودسرى و عياشى اين گروه فراهم ساخته و عملا مسلمانان را به سقوط و نيستى نزديك ساختند.

اسراف و اتراف مقدمه سقوط ملتهاست

بررسى و تحليل بيشتر مسائل حياتى جامعه ممكن است بهتر موجب آگاهى و هشيارى افراد آن جامعه گردد. از اين رو دانشمندان دلسوز و جامعه‏شناسان اسلامى از اين وظيفه بزرگ غفلت نكرده و در كتابهاى خود به بررسى و تحقيق اين موضوع حياتى پرداخته‏اند كه ما به برخى از گفتار آنان استشهاد خواهيم كرد.

جامعه شناس بزرگ اسلامى ابن خلدون در كتاب معروف خود (مقدمه ابن خلدون) در

/ 332