خلفاى عياش و ستمگر براى تكميل مجالس بزم و سرور و ارضاء تمايلات نفسانى خود ناگزير بودند كنيزكان ماه روى خوشپيكر را بهر قيمتى كه باشد خريدارى كنند بازرگانان برده فروش هم فرصت را غنيمت مىدانستند و از اين راه سودهاى كلانى بدست مىآوردند و در تجارت بهترين بردگان ممتاز، در اقصى نقاط دنيا مشغول فعاليت بودند و با تشكيل روابط فعال سيل بردگان را بردبار خلفا و فرمانروايان و رجال اسلامى آن روز سرازير مىكردند. جنگها نيز هميشه مولّد خوبى براى بردگى اسيران جنگى بود و راه ديگر توليد برده انتخاب غلامان و كنيزكانى براى زناشوئى با همديگر و در نتيجه فرزندان اين پدر و مادرهاى برده كه خود نيز برده محسوب مىشدند بوده است.خلفا و رجال آن روز ديوانهوار براى خريد كنيزكان مطلوب خود پول مىپرداختند و لذت مىبردند و باين صورت يك سهم بزرگ بيت المال بزيان ملت مسلمان در مرداب شهوت و لذت خلفا فرو مىريخت.جرجى زيدان مىنويسد: براى نخستين بار سعيد برادر سليمان عبد الملك كنيزك زيباروئى را بنام زلفا بيك مليون درهم كه تقريبا برابر است با 70 هزار دينار خريدارى كرد. يكى از مدارك مهم جرجى زيدان كتاب الاغانى تأليف ابو الفرج اصفهانى است. داستان عجيبى را از گشادبازى امين نقل ميكند باين صورت كه جعفر بن هادى كنيزك زيبائى داشت بنام بذل كه چون محمد امين آگاه شد نتوانست آرام بگيرد و بر هوس خود سخت پافشارى كرده و از جعفر خواست كه آن كنيزك را باو بفروشد. جعفر پيغام داد كه قصد فروش ندارد امين كه هر مانعى را در سر راه تمايلات نفسانى خود با طلا حل ميكرد قيمت كنيز را مرتب بالا برد تا باينجا كه اعلام داشت حاضرم قايق سوارى ترا در مقابل بهاى كنيز پر از طلا كنم كه با اين كيفيت جعفر راضى بمعامله شد. بايد توجه داشت كه ارزش آن قايق پر از طلا را به 20 ميليون درهم برابر با يك ميليون دينار تخمين زدهاند كه با صدق اين واقعه مىتوان گفت اين بزرگترين قيمتى بوده كه براى خريد يك كنيز پرداخت شده است. «هارون الرشيد» كنيزى را بر صد هزار دينار و كنيز ديگرى را به 36000 دينار خريدارى كرد و پس از آنكه يك شب با او همبستر شد آنرا به فضل برمكى بخشيد.عون خياط كنيزى داشت كه بزيبائى و ادب ممتاز بود روزى نزد هارون نامى از آن كنيز بميان آمد هارون كه آماده چنين حوادثى بود دستور داد تا كنيز را با صاحبش حاضر ساختند كنيزك مورد توجه هارون قرار گرفت در نتيجه پاى قيمت بميان آمد عون گفت آنرا در مقابل 100