2- قدرت كنيزان - یادنامه کنگره هزاره نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

یادنامه کنگره هزاره نهج البلاغه - نسخه متنی

محمد تقی جعفری؛ همکاران: حسن حسن زاده آملی، محمد تقی فلسفی، سید علی خامنه‏ای، عباسعلی عمید زنجانی، زین العابدین قربانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

نگاهدارى كنيز بقدرى شايع و رايج شده بود كه بانوان مقتدر هم براى تجمل و تشريفات خود كنيزان زيادى مى‏خريدند چنانكه مادر جعفر برمكى تنها 400 كنيز خدمت‏گزار داشت.

القادر باللّه عباسى يك هنگ كنيز داشت كه لباس مردانه باندام آنان پوشانيده بود. الحاكم بامر اللّه خليفه فاطمى در مصر بيش از ده هزار غلام و كنيز داشت خواهر الحاكم بامر اللّه «السيده الشريفه» نيز 1800 كنيز داشت كه 1500 نفر آن دوشيزه بودند و هنگامى كه صلاح الدين ايوبى كاخهاى خلفاى فاطمى را تصرف كرد- 12000 كنيز در آن كاخها موجود بودند كه جز خليفه و فرزندانش اشخاص ديگرى با آنها ارتباط نداشتند. طنطاوى مى‏نويسد المقتدر باللّه خليفه عباسى 11 هزار خواجه از روم و سودان وارد كرده بود. (اخشيد) فرمانرواى مصر 8000 برده داشت كه هر شب دو هزار نفر آنها از او پاسدارى مى‏كردند. ساير خلفا نيز در خريد و فروش كنيز و غلام شركت داشتند.

2- قدرت كنيزان

جرجى زيدان مى‏نويسد: «اين طبيعى است كه خوبرويان نيرومند مى‏شوند زيرا زيبائى خود نيروى بزرگى است و اسلحه آن عشق مى‏باشد و به همين جهت خلفاى هوشيار كنيزان خوبروى نگاه نمى‏داشتند و اگر هم براى آنان هديه مى‏آوردند رد مى‏كردند، به خصوص اشخاصى مثل معاويه و منصور و عبد الرحمن داخل كه سر سلسله محسوب مى‏شدند... اما همين كه سر سلسله‏ها از ميان مى‏رفتند، عيش و نوش و خوشگذرانى در دستگاه خلفاء شايع مى‏شد و كار به جائى مى‏رسيد كه خلفاء در عشق كنيزان همه چيز حتى جان خود را فدا مى‏كردند. چنانكه يزيد بن عبد الملك مرگ حبابه را تاب نياورده و چند روز پس از وى مرد و در زمان حيات نيز تمام كارهاى مملكت اسلام به دست حبابه اداره مى‏شد. كنيزك ديگرى به نام خالدار (ذات الخال) چنان بر عقل هارون چيره شده بود كه روزى نزد معشوقه خويش سوگند ياد كرد كه هر چه بخواهد به وى مى‏دهد، خالدار گفت: ميل دارم حمويه هفت سال تمام فرمانرواى امور لشكرى و مالى و كشورى فارس باشد. هارون فورا فرمان مزبور را امضاء كرد و با وليعهد خود شرط كرد كه اگر پيش از پايان هفت سال هارون بميرد وليعهد حمويه را تا پايان مدت معزول نسازد.

اگر كنيزكان زيبا بودند و ساز و آوازى مى‏دانستند به زودى اختيار فرمانروائى را از خليفه مى‏گرفتند و بزرگان و وزيران كه اين را مى‏دانستند كنيزانى با آن تجهيزات به خلفاء تقديم‏

/ 332