اسراف در تجمّل - یادنامه کنگره هزاره نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

یادنامه کنگره هزاره نهج البلاغه - نسخه متنی

محمد تقی جعفری؛ همکاران: حسن حسن زاده آملی، محمد تقی فلسفی، سید علی خامنه‏ای، عباسعلی عمید زنجانی، زین العابدین قربانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

تقاضا مى‏كردند كه هر چه زودتر غنائم جنگ را بين آنها تقسيم كند و در اين امر بقدرى بى‏صبر بودند و به پيغمبر هجوم مى‏آوردند كه حضرت بسوى درختى كشيده شد و عباى او از دوشش بر زمين افتاد حضرت از مردم خواست عباى او را به او برگردانند و فرمود: «به خدا سوگند اگر به اندازه درخت‏هاى تهامه چهارپايانى نزد من باشد همه را بين شما تقسيم خواهم كرد و شما مرا بخيل و ترسو و دروغگو نخواهيد پنداشت». سپس يك نخ از كرك كوهان شتر برداشت و فرمود: «از فيى‏ء و غنائم شما و از اين كرك جز 5- آن حق من نيست و سهم من هم عاقبت به شما برمى‏گردد. اكنون اگر نخ و سوزنى از اموال برده‏ايد فورا برگردانيد زيرا بر غلول و خيانتكار در روز قيامت عيب و آتش دوزخ و ننگ است هر چه خودسرانه برده‏ايد فورا برگردانيد».

پس از اين هشدار مردى از انصار پيش آمد و عرض كرد: من چند نخ كركى براى دوختن پالان شترم برداشتم. حضرت فرمود: «من مى‏توانم سهم خودم را از اين نخها بتو ببخشم اما سهم مسلمين به اختيار آنهاست». مرد انصارى گفت: اكنون كه مسئله اين قدر دقيق و با اهميت است من نيازى به اين نخها ندارم، و فورا آنرا روى اموال بيت‏المال انداخت.

ولى متأسفانه على رغم فرمان خداوند و گفتار پيامبر راستين اسلام زمامداران غاصب اموى و عباسى كه بعنوان خليفة المسلمين بر ملت حكومت كردند بطور ناجوانمردانه‏اى بحيف و ميل اموال بيت المال پرداختند و انواع و اقسام تصرفات نابجا را جايز شمردند كه به هيچ وجه با طرح حكومت اسلامى و انديشه تابناك پيامبر اسلام سازگار نبود. شرح خيانت‏هاى آنان چنان نيست كه بتوان در يك فصل و يك كتاب مختصر گنجانيد. ولى از باب نمونه براى هوشيارى و آگاهى بيشتر نسل نو و پژوهشگران مسائل حياتى و اجتماعى، برخى از گشادبازى‏ها و مخارج بى‏حساب اين بظاهر خليفه‏ها را كه به سقوط و انحطاط حكومت اسلامى انجاميد خاطرنشان مى‏سازيم.

اسراف در تجمّل

قبل از بررسى در اين گونه مسائل بايد توجه داشت كه اسلام بهره‏بردارى از نعمتهاى الهى و زيباييهاى زندگى را از طريق مشروع و حلال آزاد و روا مى‏داند ولى اسراف و زياده‏روى و گذشتن از حد اعتدال را حرام و ناروا مى‏داند و اين بدان جهت است كه هر فرد مسلمان به مقياس امكانات و توانائى خود نسبت بجامعه اسلامى مسئوليت دارد و بموازات وسعت و گستردگى امكانات بر مسئوليتش افزوده مى‏گردد در اين صورت فردى كه در تجمل و ظواهر زندگى اسراف و زياده‏روى كند قهرا از اجراى مسئوليت‏ها و تعهدات اجتماعى خود باز خواهد ماند و از اين‏

/ 332