بررسى مجموعه گفتار امام در ارائه و ترسيم مفهوم امامت در نهج البلاغه نشان دهنده آن است كه امامت از ديدگاه نهج البلاغه از آن چنان پيچيدگى برخوردار است كه مشكل بتوان آنرا در يك تعريف ساده بيان نمود.اصولا امام مسأله را بصورت يك مفهوم يك بعدى مطرح نمىكند و امامت را مجموعه پيچيده چند بعدى و تشكيل يافته از عناصر مختلفى مىداند كه تا همه آن ابعاد و عناصر در جامعه عينيت نيابد امامت به معنى واقعيش در امت پياده نخواهد شد.امامت در چند بعد پيچيده و حساسى با امت مرتبط مىشود و در چند بعد ديگر پيچيدهتر با خداى جهان آفرين ارتباط پيدا مىكند.تا آنجا كه ما در مجموعه كلام امام در نهج البلاغه در مورد اين مسأله توانستهايم بررسى و تتبع نمائيم چهار بعد و عنصر زير را در تحقق امامت از متون نهج البلاغه استخراج كردهايم بى شك بررسى و تحقيق بيشتر در اين زمينه ممكن است ابعاد و مسائل ديگرى را در رابطه با امامت روشن نمايد.بعد اول و هسته مقوم امامت: مركزيت امام در امت و به تعبير نهج البلاغه قطبيت در جامعه اسلامى نه بصورت تشريفاتى و يا ذهنى بلكه بطور عينى و عملى در روند كليه حركتها و جهت گيريها و همه جريانات و مسائل جامعه.بعد دوم و عنصر تعيين كننده: گزينش خدايى بر اساس خصايص برتر.بعد سوم و عنصر نقش دهنده: بيعت امت و پذيرش از طرف مردم.بعد چهارم: امامت بعنوان يك مسئوليت بزرگ نه يك مقام.اكنون بايد بدقت مسائل فوق را از ديدگاه نهج البلاغه مورد بررسى قرار داده و سخنان امام را در اين زمينهها به مطالعه و ميزان امكان استخراج اين مطالب از متن كلام امام بدست آورد.