نهج البلاغه تاكنون بيش از سيصد و پنجاه بار شرح و ترجمه شده است. بيشتر شرحها به زبان عربى است، مشهورترين آنها شرح نهج البلاغه قطب الدين راوندى دانشمند فقيه شيعه در گذشته 573 ه- و شرح نهج البلاغه كمال الدين ابن ميثم بحرانى دانشمند ديگر شيعه متوفى به سال 679 و شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد معتزلى متوفى در سنه 655 يا 656 است.از ميان اين سه شرح از همه جامعتر شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد است كه آن را در مدت چهار سال در بيست جلد تأليف كرده و بارها چاپ و منتشر شده است. شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد كه خود يك دانشمند عالى مقام سنى است سر شار از مطالب ادبى و تاريخى و نكات قرآنى و موضوعاتى است كه بعضى منحصر به فرد است، و بايد فقط از آن كتاب گرفت.متأسفانه اغلب دانشمندان اهل تسنن نظر به اين كه ابن ابى الحديد حقايقى را در باره شيعه يعنى پيروان اهل بيت عصمت و طهارت و برترى امير المؤمنين عليه السلام را بر خلفاى سه گانه قبلى در موارد بسيارى از شرح نهج البلاغه گفته است، او را رمى به تشيع نمودهاند، و خود را از آن گنج شايگان يعنى خود نهج البلاغه گفتار امير المؤمنين، و مطالب ارزنده ابن ابى الحديد محروم ساختهاند.نهج البلاغه به زبانهاى اردو و گجراتى و فارسى و انگليسى و آلمانى ترجمه و شرح شده است.در عصر ما «ترجمه و شرح نهج البلاغه» به فارسى توسط دانشمند معاصر آقاى سيّد تقى فيض الاسلام، رونقى به سزا به اين كتاب مستطاب داد، و در حقيقت آن را در اختيار عام و خاص گذاشت.«سخنان على عليه السلام» نيز به قلم مرحوم جواد فاضل كه ترجمه آزاد يا ترجمه و اقتباس است در قشر نسل جوان و مردمى كه از اسلام دور بودند تأثيرى به سزا داشته است.«شرح نهج البلاغه» شيخ محمد عبده رئيس جامع الازهر مصر و دانشمند مشهور اهل تسنن در نيم قرن گذشته، و نهج البلاغه انتشار دكتر صبحى صالح معاصر، استاد سنى دانشگاه بيروت، در سنوات اخير باعث شد كه نهج البلاغه وارد دنياى تسنن گردد و تا حدّى پرده تعصب كنار رود و بسيارى از اهل تسنن با اين گنجينه معارف اسلامى آشنا شوند.اخيرا شرح نهج البلاغه در 14 جلد به قطع وزيرى به قلم علامه بزرگوار معاصر حاج شيخ