هميشه سيل كنيزان و غلامان مطلوب بدربار خلفا سرازير بود و مىتوان گفت بزرگترين اجتماع بردگان را مىبايست در دربار خلفا و اشراف جستجو كرد نه در بازار بردهفروشان. كنيزان و غلامان از راههاى مختلف به دربار راه پيدا مىكردند يكى از راهها خريد و تبليغ توسط واسطهها و دلّالان مخصوص اين كار بود. ديگرى از راه اهداء است كه مىتوان گفت اهداء مهمترين راه بوده است چون باين وسيله افراد بدستگاه تقرّب ميافتند و از اين طريق مشكلات خود را حل مىنمودند.جرجى زيدان مىنويسد: «هر كسى مىخواست بدرگاه بزرگى راه يابد و به او تقرّب جويد سعى ميكرد افكار و تمايلات آن بزرگ را بدست آورد. اگر مىفهميد طالب شعر و ترانه است برده شاعرى ميافت و باو هديه ميكرد و اگر مىفهميد كه طالب زيبائى و رقص و سرور است كنيزك خوشسيمائى كه باين گونه هنرها تربيت شده بود برايش هديه مىبرد و اگر دوستدار موسيقى بود كنيز يا غلام نوازندهاى بدست مىآورد و هديه ميكرد و گاهى براى تقرب بيشتر چندين كنيز و غلام كه هر يك هنرهاى مخصوصى داشتند يكجا به بزرگان اهداء مىكردند». البته مسئله اهداء و تجمّع بردگان در دربار ريشه قديمى دارد و قبل از اسلام هم رايج بوده چنانكه در دربار يكى از پادشاهان 6 هزار كنيز مىزيسته كه بايد براى اطلاع بيشتر بتاريخ آن مراجعه شود. وزيران و اميران گاهى براى خوش آمد خلفا و ارتقاء درجات خود بردگانى را بدربار تقديم مىكردند.ابن طاهر در يك روز 200 پسر و دختر خوشصورت براى متوكل عباسى فرستاد. در نتيجه در مدت كوتاهى تعداد غلام بچهها و كنيزكان ماهرو در دربار خلفا فراوان مىشد. يعقوب يكى از وزيران خلفاى فاطمى در مصر بود كه 800 كنيز همخوابه گرد آورده بود. مسعودى مىنويسد در حرمسراى متوكل عباسى چهار هزار كنيز مىزيست و متوكل با تمام آنها همخوابگى داشت. اميران كه اين شور و شوق را در متوكل ديدند از اطراف براى او كنيز مىفرستادند از آن جمله طاهر 400 كنيز براى او فرستاد. بصر الدوله فرمانرواى ميافارقين بعدد روزهاى سال 360 كنيز براى هم خوابگى داشت و تعداد زيادى هم كنيزان نوازنده و آوازهخوان در حرمسراى وى مىزيستند.در حرمسراى هارون 2 هزار كنيز مىزيستند كه تنها 300 نفر آن نوازنده و آوازهخوان بودند.