یادنامه کنگره هزاره نهج البلاغه

محمد تقی جعفری؛ همکاران: حسن حسن زاده آملی، محمد تقی فلسفی، سید علی خامنه‏ای، عباسعلی عمید زنجانی، زین العابدین قربانی

نسخه متنی -صفحه : 332/ 74
نمايش فراداده

پيامبر خدا- قرآن- رفتار ننمودم و ميراث گرانمايه كوچكتر را در اختيارتان ننهادم (عترت) آن چنان كه پرچم ايمان در كانون جامعه شما بر افراشتم و شما را به مرزهاى حلال و حرام آگاه نمودم.

از ديدگاه امام تبلور مكتب در امامت است و امام شهود عينى مكتب و بگونه شاهد و شهيد و نمونه برتر مى‏باشد آنهم در تمام مراحل و ابعاد حتى در شكل ظاهرى زندگى و چگونه خوردن و با چه شرايطى زيستن.

8- امام در نامه‏اى كه به عثمان بن حنيف انصارى بعنوان فرماندار بصره نوشته است در مورد اين گونه رهبرى چنين سخن مى‏گويد: «أقنع من نفسى بان يقال: هذا امير المؤمنين و لا اشاركهم فى مكاره الدهر او اكون اسوة لهم فى خشوبة العيش» (رساله 45 ص 418).

آيا خود را به همين قانع كنم كه بگويند: اين است امير المؤمنين ولى با مردمم در سختى‏ها و رنج‏هاى زمان سهيم نباشم يا بايد براى آنان الگوئى در زندگى خشن و ناگوار و پر مرارت باشم.

در اين نوع رهبرى ايدئولوژيك زير بناى همه چيز حق است و ضابطه‏ها و معيارها بر محور حق و حركت يك پارچه امام و امت در رهگذر وسيع و هموار حق دور از لغزشگاههاى باطل خواهد بود و هيچ مصلحت و بهانه‏اى حتى رسيدن به پيروزيها نمى‏تواند كوچكترين انحرافى در خط رهبرى از جاده حق بوجود آورد.

9- اين همان حقيقتى است كه امام در خطبه 197 ص 312 بدان اشاره مى‏كند: «فو الذى لا اله الا هو انى لعلى جاده الحق و انهم لعلى مزله الباطل.

قسم به خدائى كه جز او معبودى نيست من بر شاهراه حقم و دشمنانم بر پرتگاه باطل».

10- ما اسوه بودن امام و انطباق دقيق خط رهبرى با خط حق را يكجا در اين تصوير كه امام در نامه عثمان بن حنيف انصارى (45) از شكل زندگى خود ترسيم مى‏كند مى‏يابيم: