یادنامه کنگره هزاره نهج البلاغه

محمد تقی جعفری؛ همکاران: حسن حسن زاده آملی، محمد تقی فلسفی، سید علی خامنه‏ای، عباسعلی عمید زنجانی، زین العابدین قربانی

نسخه متنی -صفحه : 332/ 88
نمايش فراداده

شدن مردم بسوى فلان (ابو بكر) براى بيعت كردن با او پس در اين هنگام دست خود را كشيدم تا آن گاه كه بازگشت مردم را ديدم كه از اسلام برميگردند و براى نابودى دين دعوت مى‏كنند ترسيدم اگر اسلام را يارى ندهم و به كمك پيروان اسلام نشتابم رخنه يا نابودى در دين خواهم ديد كه مصيبت آن بر من سنگينتر از زمامدارى بر شما كه از دست مى‏دهم خواهم بود در صورتى كه اين زمامدارى بهره چند روز اندك است كه هر چه باشد مى‏گذرد آن چنان كه سراب گذرد و ابر از هم مى‏پاشد. براى پيشگيرى از اين مصيبتها بپا خواستم و كوشيدم تا باطل از ميان رفت و نابود شد و اسلام آرامش يافت و از انحراف باز ايستاد.

زيرا پا گذاشتن آن همه نصوص و وصيت اكيد پيامبر در مورد امامت و خلافت على عليه السلام از طرف توده نا آگاه مردم زنگ خطرى بود كه از انحرافها و خطرهاى بزرگترى خبر مى‏داد و نخستين نمود اين انحراف بيعت مردم با ابو بكر بود كه امام را سخت بهراس انداخت هراس از ناتوانى حكومت از انجام رسالتش و سر خوردگى مردم و سر انجام ترس از نابودى دين.

كيفيت كناره گيرى امام از صحنه درگيرى تاكتيك حساب شده‏اى بود كه از يك طرف بزرگترين حق جامعه را كه حق آزادى است تامين و از سوى ديگر دستگاه حاكم را در مشكلات با كمكهاى فكرى خود رهبرى و هدايت مى‏كرد. امام در جمله: «فما اعنى الا انثيال الناس على فلان فامسكت يدي» جريان سرازير شدن مردم براى بيعت با ابو بكر را وحشتناك مى‏خواند ولى بخاطر تامين آزادى مردم آنرا قابل تحمل مى‏داند و در عين اين كه بار سنگين امامت را بدوش خود مى‏بيند وقتى عينيت امامت و در قطع جامعه قرار گرفتن را با عدم تمكين مردم (و لو بصورت ناآگاه) رو در رو مشاهده مى‏كند بمقام روشنگرى و رهبرى (بظاهر غير مسئول) تنزل مى‏كند آن چنانكه قرآن مى‏گويد: «و ما انت عليهم بجبار فذكر بالقرآن من يخاف وعيد».