صفحه ى 262
كرامتى است كه اهل كتاب از آن با خبرند ولى حق را كتمان مى كنند، و اين كتمان برخاسته از هواپرستى و طرز تفكر نژادپرستانه آنان است.
ولى شايسته تر براى آنان اين بود كه كتاب را بر خود مورد تطبيق قرار دهند، نه اين كه آن را بر حسب هواى نفس تحريف كنند. و على رغم آنكه قبله تو حق است و شكى در آن نيست، اين بدان معنى نيست كه امت وارد نژادپرستى شود، و چنان گمان كند كه به مجرد رو به قبله حق ايستادن در نزد خدا شريفتر از جز آن خواهد شد.
هرگز! اينها چيزى بيش از آداب و شعائر ظاهرى نيست، و مقياس بزرگوارى شتافتن به كارهاى نيك است، و هر كه بيشتر به جانب اين نيكوكارى رو كند در نزد خدا مكرمتر است، و پس از آنكه قرآن درباره رو كردن به مسجد الحرام تأكيد مى كند، امت را از سستى نشان دادن در برابر دشمنان يا ترسيدن از ايشان، بر حذر مى دارد، از آن روى كه هر كس از حق بترسد از هيچ كس بيم نخواهد داشت.
[141] و در ضمن اين چارچوب فكرى، قرآن حكيم حقيقتى حايز اهميت را بيان مى كند، و آن اين كه براى بنا كردن يك زندگى تازه، بر ما لازم است كه از لحاظ نفسانى خود را از تأثير پذيرفتن از واقع معاش جدا نگاه داريم، و على رغم آنكه واقعيت موجود سنگينى هولناكى دارد، و فشار نفسانى و اجتماعى بزرگى وارد مى كند، و قرآن كريم براى بيان اين كه شما امت تازه و داراى قبله اى تازه هستيد، از پيش يادآور ما مى شود كه هر امتى دوره تاريخى و واقعيت مخصوص به خود دارد، و بر امتهاى ديگر است كه خود را از آن مستقل نگاه دارند، و زندگى خود را بر وفق نيازمنديها و اوضاع و احوال مخصوص به خود بنا كنند، چه خداى متعال به اندازه اى كه درباره اين كه چه كرده ايم پرسش مى كند، از آن نمى پرسد