صفحه ى 70
مراقب پيمان خويش باشد».
گاه قرآن در نصهاى خود روى سخن با رسول اللَّه (ص) دارد، ولى تنها او منظور نظر نيست، بلكه با او هر شخص ديگرى كه پس از وى مى آيد طرف خطاب است. در حديثى مأثور از امام صادق عليه السلام آمده است كه قرآن بر لغت و مفهوم «مقصودم تويى، ولى اى همسايه تو نيز گوش فرا دار» نازل شده است، يعنى طرف خطاب پيغمبر صلّى الله عليه وآله وسلّم است ولى من و تو و همه پيروان او را شامل مى شود.
هنگامى كه قرآن مى گويد:
«فَاعْلَمْ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ» (19/ 47)- پس بدان كه معبودى جز خداى يگانه نيست و از گناهت آمرزش خواه.
لازم است به استغفار و طلب آمرزش بپردازم، چه خدا مرا شخصا طرف خطاب قرار داده است.
و هنگامى كه خدا مى گويد:
«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا- اى كسانى كه ايمان آورده ايد.»
واجب است كه آماده اجراى فرمان او باشم و بگويم: لبيك- اللهم- لبيك ما ذا تأمرنى- به چشم، خدايا، به چشم، به من چه فرمان مى دهى.
و در آن جا كه مى گويد:
«يا أَيُّهَا النَّاسُ»- اى مردمان! مى گويم: بلى، چه بايد بكنم؟ و به همين گونه در ساير موارد.
اولياى عارف و داناى خدا قرآن را بدين گونه مى خواندند: هنگام تلاوت يك آيه، پوستهاى بدنشان به لرزه درمى آمد و دلهاشان مضطرب و پريشان مى شد، و گاه بر اثر شدت كارگر شدن آيه در وجودشان گرفتار بيهوشى مى شدند.
امام صادق عليه السلام آيه اى را در نماز تلاوت و آن را چندبار تكرار كرد.
سپس بانگى برآورد و بيهوش بر زمين افتاد. و چون به هوش آمد و درباره حادثه از او پرسش كردند، گفت: «چندين بار آن را تكرار كردم و سرانجام چنان به نظرم رسيد