تفسیر هدایت

سیدمحمدتقی مدرسی

جلد 8 -صفحه : 483/ 198
نمايش فراداده

فروشى مى‏كند، و اين امر درست بر ضدّ و نقيض هدفهاى قرآن در آزادسازى انسان از پرستش بت و طاغوت است. يكى از مفسّران كلمه «به- به آن» را در اينجا به كعبه تفسير كرده است، كه مشركان آنجا را وسيله بزرگى فروشى و استكبار خود در زمين قرار داده بودند، در حالى كه ديگران آن را به «قرآن» تفسير كرده‏اند كه وجود كلمه «آيات» اشاره بدان دارد و كلمه «القول» نيز در همين روند دلالت بر «قرآن» مى‏كند.

اعراب جاهلى، چون شب تيره مى‏شد و تيرگى شب با نور ماه به هم مى‏آميخت و شرايط افسانه‏سرايى برايشان آماده مى‏شد، پيرامون كعبه حلقه مى‏زدند و به گفتارهايى لغو همچون هذيان بيماران مى‏پرداختند كه مرادشان از آنها هيچ معنايى حقيقى نبود.

اين سخنان بيهوده نمايانگر ميزان بى‏خبرى و فرو رفتن آنها در گرداب لهو و هوى و بى‏هدفى بود كه آنها را به پست‏ترين مراحل عذاب كه از آن رهايى نداشتند كشانيد. اينك به دو حالت ناله و زارى و ناسزا گويى و پريشان بافى آنان بينديشيد.

[68] «أَ فَلَمْ يَدَّبَّرُوا الْقَوْلَ- آيا در اين سخن نمى‏انديشند؟ ...»

در برابر آن دسته مؤمنان را مى‏بينيم كه در معانى قرآن مى‏انديشند، و تدبّر از كلمه الدّبر آمده كه به معنى نهايت است، پس مؤمن از قرآن آغاز مى‏كند و با عقل و خرد خود حركت مى‏كند و در پرتو اين آيه به حقايق دست مى‏يابد، پس مى‏بينى كه اين آيه چه مى‏خواهد و واقعيّت خارجى و تطبيق زنده آن چيست.

در واقع قرآن بدعت و چيزى بى‏سابقه و نو پديد نيست بلكه ادامه رسالتهاى الهى براى بنى نوع بشر در طول زمان است و آنان كه از اجراى آن سرمى‏پيچند يا بر آن بزرگى مى‏فروشند و آن را از معانى خود عارى مى‏سازند هيچ حجّت و دليلى ندارند.

«أَمْ جاءَهُمْ ما لَمْ يَأْتِ آباءَهُمُ الْأَوَّلِينَ- يا براى آنها چيزى نازل شده كه براى نياكانشان نازل نشده بود؟»