تفسیر هدایت جلد 8
لطفا منتظر باشید ...
بشر عادتا، پيشينيان صالح خود را تقدير مىكند و حافظه خود را از داستانهاى پرهيزگاران و مصلحان و در پيشاپيش آنان پيامبران انباشته مىسازد، ولى- در عين حال- نسبت به پيامبرى كه آيات الهى را آورده است كفر مىورزد، و صحّت رسالت او را به زير پرسش مىگيرد، در حالى كه رسالت او همانا تكميل رسالتهاى پيشين است.[69] «أَمْ لَمْ يَعْرِفُوا رَسُولَهُمْ فَهُمْ لَهُ مُنْكِرُونَ- يا آن كه پيامبرشان را نشناختهاند كه انكارش مىكنند؟» هرگز ... پس مردم پيامبر خدا را به راستگويى و امانت و اخلاص مىشناختند، و مىدانستند رسالتى كه او براى ايشان آورده است همان چيزى است كه عقل آنان نيز ايشان را بدان فرا مىخواند، و خداوندى كه قرآن را از آسمان فرو مىفرستد عقلى در درون انسان آفريده است كه آن را تصديق كند و باور دارد، پس انسان مىداند آنچه قرآن آورده است حق است، و همچنين هر كسى مىتواند با اندكى تعقّل و خرد ورزى به پيامبر خدا راه ببرد، و دريابد آن كس كه او را اندرز مىدهد آيا پيامبر خداست يا مبلّغ شيطان؟ ولى به شرط آن كه از زندان شهوتهايى كه او را در خود غرقه ساخته بيرون آيد، و تنها در آن هنگام است كه حقايق را به روشنى و وضوح خواهد ديد.[70] «أَمْ يَقُولُونَ بِهِ جِنَّةٌ- يا مىگويند كه او ديوانه است؟ ...»آيا اين سخن گفته شخصى ديوانه است كه حاوى سرچشمههاى حكمت، و خزاين معرفت و شناخت، و برنامههاى زندگى است تا آنجا كه خردمندان از دريافت كنه آنها عاجز و ناتوانند؟و آيا ديوانه مىتواند كارى را كه پيامبر اكرم در تنظيم زندگى و سپس رهبرى اجتماع به بهترين صورت انجام داد، عملى سازد؟«بَلْ جاءَهُمْ بِالْحَقِّ وَ أَكْثَرُهُمْ لِلْحَقِّ كارِهُونَ- نه، پيامبرشان با دين حق بر آنها مبعوث شد، ولى بيشترشان حق را نمىپسندند.»هرگز ... آنها حق را نمىپسندند و از اين رو در آن مجادله مىكنند و