[62] «ذلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَ أَنَّ ما يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ هُوَ الْباطِلُ- اين بدان سبب است كه خدا حق است و آنچه جز او به خدايى مىخوانندش باطل است ...»سلطه و چيرگى او فراتر از سلطه ديگران است، اين سخن و تعبير در صورتى است كه در حال جدل و مناقشه به فرض بپذيريم كه ديگران را نيز سلطهاى هست، در حالى كه در حقيقت آنچه را سلطه فرض مىكنند سرابى است كه تشنه آبش مىانگارد، و خداست كه همان حقّ روشن و آشكار است.«وَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ- و همانا خدا بلند مرتبه و بزرگ است.»پس جز او كسى بلند مرتبه و بزرگ نيست، مگر بلند و بزرگ شده به سبب او، بلندى مرتبه و بزرگى دو تعبير از قدرت و پهناى فرمانروايى اوست، پس بايد بتهاى بشرى و حجرى كه به جاى خدا پرستيده مىشوند فروافتند، و صاحب شناخت و عارف بايد نيّت و عمل خود را خالصانه و فقط براى خدايى قرار دهد كه شب را در روز و روز را در شب وارد مىكند زيرا تنها اوست كه حق است و آنچه جز اوست باطل است.[63] و او صاحب لطف و آگاه است. به بندگانش لطف و احسان دارد و به آنان از جايى كه حساب مىكنند يا به حساب نمىآورند روزى مىرساند و از نيازمنديهايشان آگاه است.«أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَتُصْبِحُ الْأَرْضُ مُخْضَرَّةً إِنَّ اللَّهَ لَطِيفٌ خَبِيرٌ- آيا نديدهاى كه خدا از آسمان باران فرستاد و زمين پر سبزه گرديد؟هر آينه خدا صاحب لطف و آگاه است.»آسمان مىبارد و زمين دانههاى باران را در آغوش مىگيرد تا آن دانهها به سفرهاى سبز تبديل گردد كه خوراك ما و چارپايان ما باشد. براستى كه اين همه