[60] كافران مىپرسند «و ما الرّحمن رحمان چيست؟» و اين وقتى است كه مأمور مىشوند بدو سجده كنند، و بدين پندار خويش كه پيامبر از پشت پرده اين فرمان مىخواهد خود او را بزرگ دارند، و اين سبب ردّ آنان نسبت به فرمان فروتنى و سر سپردگى به خداست.«وَ إِذا قِيلَ لَهُمُ اسْجُدُوا لِلرَّحْمنِ قالُوا وَ مَا الرَّحْمنُ أَ نَسْجُدُ لِما تَأْمُرُنا- و چون به آنان گفته شد كه رحمان را سجده كنيد، گفتند: رحمان چيست؟ آيا بر هر كس كه تو فرمان مىدهى سجده كنيم؟ ...»يعنى آيا مىخواهى با واجب ساختن سجود، بر ما حكمرانى كنى.براستى اجتماعى جاهليّت مدار كه در روابط اجتماعى خود بر پايههايى فاسد، همچون خشونت و بهره كشى، ايستاده است، ممكن نيست به مهربان بودن خدا ايمان بياورد، و مىپندارد كه روابط موجود در عالم هستى شبيه روابط موجود ميان افراد بشر است، پس اجتماع جاهليّت مدار وقتى خدا را به تصوّر در مىآورد بسا كه او را بر حسب آميزه و تركيب روانى برگرفته از خيال خود، يا از وضع اجتماعى موجود، تصوّر كند.پس هنگامى كه جامعه يونانى خواست خدا را تصوّر كند، انديشهوران آن جامعه خدايانى از تنديسهاى سنگى و تابلوهاى هنرى گوناگون نهادند، پس هر خدايى را لشكرى و ملّتى بود، و مرزها و اقليمى داشت و ملّت و لشكر خود را در جنگ با خدايان ديگر به خدمت مىگرفت.