[1] «سُورَةٌ أَنْزَلْناها وَ فَرَضْناها وَ أَنْزَلْنا فِيها آياتٍ بَيِّناتٍ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ- سورهاى است كه آن را نازل كردهايم واجبش ساختهايم و در آن آياتى روشن فرستادهايم. باشد كه پند گيريد.»خداوند اين سوره را فروفرستاده و واجب ساخته و با وجود تمام خواهشهاى نفسانى بشرى و شهوتها و فشارهايى كه مىكوشد قدسيّت و محتواى قرآن را سلب كند، خود نگهبان و نگهدار آن است. آيات روشنى كه در اين سوره آمده، همانهاست كه انسان را يادآور مىشود و پند مىآموزد، زيرا دل آدمى بر اساس حقايق سرشته شده و نياز به يادآورى كنندهاى دارد كه نهفتههاى فطرت و سرشت و دفينههاى عقل و خرد را در آن بر انگيزد و آشكار سازد.
حدود شرعى نگهدارى و نگهبانى از اجتماع
[2] با وجود آن كه خانواده از لحاظ عملى با زناشويى آغاز مىشود، قرآن در اين سوره از موضوع زناشويى آغاز نمىكند بلكه نخست مجازات زنا را ياد آور مىشود، و سبب اين است كه بدون وجود قانونى كه خانواده را در بر گيرد و آن را از انحراف و تجاوز حفاظت و حمايت كند، تمام قوانين ديگر ساقط مىشود، پس دژى كه ديوار و بارويى استوار و بلند نداشته باشد كه از آن حمايت و دفاع كند چه سودى دارد؟همچنين بر زناشويى در كشورهاى غربى چه سودى مترتّب تواند بود، در حالى كه براى هر دو طرف خانواده (زن و شوهر) راه سير كردن غريزه جنسى در بيرون از منزل باز و آزاد است؟بنا بر اين خانواده در واقع از هنگامى آغاز مىشود كه مصونيّت و حفاظى، با واجب ساختن مجازات بر كسى كه آن مصونيّت را درهم مىشكند، بدان داده شود.