معناى واژهها - تفسیر هدایت جلد 8
لطفا منتظر باشید ...
معناى واژهها
1 [زلزلة]
«زلّ شدت حركت به حالى هولناك باشد و گويند اصل آن لغزيد» بوده و براى بيان مبالغه مضاعف شده است.2 [تذهل]
3 [مريد]
5 [نطفة]
آب مرد.[علقة]
لخته خون.[مضغة]
پاره گوشت.[مخلقة]
تمام آفريده.[أرذل العمر]
سالخوردگى.[ربت]
به جنب و جوش آيد.[البهيج]
شادى افزا.