كلمه «سورة» كه تعبير كننده مجموعهاى متكامل از آيههاى قرآنى است.پس سوره از جهتى شبيه «سور» و ديوارى است كه خانه را در بر مىگيرد، و آن را از ديگر خانهها جدا و مستقلّ مىسازد و از جهت ديگر مانند «سوار» يعنى دستبند و النگويى است كه پيرامون مچ دست را فرا مىگيرد و بدان آراستگى و زيبايى مىبخشد. هم چنان كه هر مجموعه بشرى را ديوار و بارويى است كه بر آنها احاطه دارد خانواده كه سنگ اصلى و بنيادى بناى اجتماع است در حكم همان ديوار است.
دوّم
كلمه «فرضناها» يعنى واجب ساختيم است. پس سوره قرآنى چنان آمده است كه ثابت و پايدار و در اجتماع بشرى واجب و استوار باشد، و اجرا و عملى ساختن آيات و مفاد آن بر تمام بندگان خدا فرض و واجب باشد.وقتى باران از آسمان فرو مىبارد هر قطره آن به سويى متفاوت با آنچه ديگر قطرهها رفتهاند، مىرود. امّا آيات قرآن براى آن فرود نيامدهاند كه اينجا و آنجا پراكنده شوند، بلكه خداوند چنين مقدّر كرده است كه واحدى بهم پيوسته در درون بارويى يگانه باشند كه همان قرآن كريم است و به عنوان يك مجموعه جدايى ناپذير از يكديگر به مرحله عمل و اجرا در آيند، و ممكن نباشد كه بخشى از