تفسیر هدایت

سیدمحمدتقی مدرسی

جلد 8 -صفحه : 483/ 246
نمايش فراداده

«الزَّانِيَةُ وَ الزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ واحِدٍ مِنْهُما مِائَةَ جَلْدَةٍ- زن و مرد زنا كار را هر يك صد ضربه تازيانه بزنيد ...»

«الجلدة» ضربه‏اى است كه پوست بدن انسان را لمس كند، و از آنجا كه زنا كار از راه پوست خود كه پوست جنس ديگر را لمس كرده لذّت برده است، پس بايد مجازات اين لذّت حرام را نيز از همان راه دريابد. درست است كه نفس بشرى از ديدن منظره انسانى برهنه كه يكصد تازيانه مى‏خورد ناراحت و متألّم مى‏شود، ولى نبايد فراموش كنيم كه آن محكوم حرمت دين را هتك كرده است. پس اگر بدو امكان دهيم كه از چنگ مجازات بگريزد، بدان معنى است كه تمام اجتماع را در معرض فساد و تباهى قرار داده باشيم، از اين رو قرآن ما را از رأفت و مهربانى ورزيدن به زناكاران نهى مى‏كند زيرا سختگيرى نسبت به آنها از يك سو به صلاح خود آنهاست و از سوى ديگر مانعى است براى ديگران كه به گودال اين جنايت زشت فرو نيفتند.

«وَ لا تَأْخُذْكُمْ بِهِما رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّهِ- و مبادا كه در حكم خدا نسبت به آن دو دستخوش ترحّم گرديد ...»

و شايد براى جلوگيرى از همين ترحّم بى‏جاست كه قرآن حكمت آموز بدين گفته خداى سبحان تأكيد كرده است كه:

«إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ- اگر به خدا و روز قيامت ايمان داريد ...»

حدود (و مجازاتهاى) شرعى در جامعه ارزشى اساسى دارد، امّا بسيارى از مردم هنگامى كه مى‏بينند قاتلى در برابر چشم آنان اعدام مى‏شود، يا زنا كارى را تازيانه مى‏زنند، يا دست دزدى را مى‏برند، بدون آن كه نتيجه و پى آيند اين عمل بزرگ را دريابند، دستخوش ترحّم و دلسوزى مى‏شوند، در حالى كه اعدام- مثلا- مانع قتل بسيارى از مردم مى‏شود و در نتيجه به جامعه حيات و زندگى مى‏بخشد، و همچنين تازيانه زدن به زنا كار خانواده را مصون و محفوظ مى‏دارد، و بريدن دست دزد اموال مردم را در امان نگه مى‏دارد.